مقايسه عملكردي شهرهاي جديد بينالود وگلبهار دركاهش بار جمعيتي و فعاليتي كلانشهر مشهد

دستيابي به تعادل منطقه‌اي و فضايي و توزيع مناسب جمعيت و فعاليت ها را مي توان از اهداف اصلي تمام برنامه‌ريزي ها در فرآيند توسعه مناطق به شمار آورد.به دليل تمركز بيش از حد جمعيت و فعاليت و پيدايش مسائل اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي در كلانشهرها و در نتيجه افت كيفيت زندگي در آن ها، راهبرد احداث شهرهاي جديد با هدف تمركز زدايي و جذب سرريز جمعيت كلانشهرها و توزيع مناسب جمعيت و فعاليت اتخاذ گرديد.هدف از اين پژوهش، بررسي و مقايسه عملكرد شهرهاي جديد منطقه كلانشهري مشهد در ايجاد تعادل فضايي، اشتغال زايي و جذب بخشي از جمعيت كلانشهر مشهد مي باشد.در اين راستا علاوه بر مطالعات كتابخانه اي، از تكنيك تحليل آماري TOPSIS، براي تحليل و ارزيابي عملكرد اين شهرها و مقايسه وضع موجود با اهداف پيش بيني شده براي شهرهاي جديد مورد مطالعه استفاده گرديده است.نتايج نشان مي دهد، هر چند شهرهاي جديد مجموعه شهري مشهد، بيشترين جمعيت خود را از كلانشهر مشهد جذب نموده اند؛ ليكن در تمركز زدايي و كاهش بار جمعيتي و فعاليتي كلانشهر مشهد ضعيف عمل نموده و با اهداف تعيين شده اوليه فاصله زيادي دارند؛ اما به طور كلي شهر جديد گلبهار در رسيدن به اهداف تعيين شده از عملكرد مطلوب تري نسبت به شهر جديد بينالود برخوردار بوده است.