بازتاب سكوت و خيانت زمامداران مرتجع جهان عرب به آرمان فلسطين در شعر پايداري عرب

ادبيات پايداري در شعر معاصر عرب جايگاه ويژه‌اي دارد؛ و فلسطين، به ويژه از ميانه‌هاي قرن بيستم، به قلب ادبيات مقاومت تبديل شده است، و ما كمتر شاعري را در جهان عرب مي‌يابيم كه از كنار مسأله فلسطين و آرمان ملّت مظلوم آن به سادگي گذشته باشد. با نگاهي به شعر پايداري شاعران متعهد جهان اسلام و عرب مي‌توان گفت كه بخشي از شعر مقاومت آنان به سكوت و خيانت سردمداران بي‌كفايت عرب در برابر رژيم اشغالگر صهيونيستي اختصاص يافته است. اهميّت پژوهش حاضر در اين است كه بسياري از مشكلات جهان اسلام به ويژه در مسأله فلسطين به كوتاهي سران عرب، نقش منفي آنان در سازش، و نيز مسائل زد و بندهاي سياسي پشت پرده برمي‌گردد، و تاكنون اين مسأله در پژوهش مستقلي مورد بررسي و مناقشه قرار نگرفته است. قلمرو مطالعه حاضر، بررسي آثار و دواوين شاعران مشهور معاصر عرب و برخي شاعران گمنام و نه چندان مطرح فلسطين است. بعد از بررسي شعر پايداري شماري از شاعران عرب كه به آرمان ملّت فلسطين پرداخته بودند چندين مسأله روشن گرديد. اوّل اينكه، قريب به اتّفاق آنان بسياري از شكست‌هاي جهان عرب را ماحصل خيانت سران عرب به آرمان فلسطين دانسته‌اند كه بعد از تشكيل دولت صهيونيستي در سال 1948 نه تنها اقدامي براي بازپس‌گيري سرزمين‌هاي اشغالي انجام ندادند، بلكه از پشت به ملّت فلسطين خنجر زدند. دوّم اينكه، جهان عرب و اسلام از امكانات و توانايي خود از جمله ابزار نفت در اين راستا بهره‌اي نبرد. سوّم اينكه اتّحاديه عرب نيز به عنوان نهادي ناكارآمد، نقش منفي در اين زمينه ايفا نمود.