شماره ركورد كنفرانس :
4140
عنوان مقاله :
تحليل كهنالگويي رمان ارميا
پديدآورندگان :
عليجاني محمد دانشگاه بوعلي سينا همدان , نوري علي nooria67@yahoo.com دانشگاه لرستان
كليدواژه :
ارميا , كهنالگو , اسطوره , دفاع مقدس , جنگ
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي ادبيات مقاومت با محوريت شهداي دانشجوي خراسان شمالي
چكيده فارسي :
نقد كهن الگويي، يكي از رويكردهاي نقد آثار ادبي است كه بيش از توجه به صورت، به تحليل سويه هاي معنايي و بافت محتوايي آثار ادبي ميپردازد. در اين رويكرد، منتقد به كشف و واكاوي نمادهايي كه خالق اثر در لايههاي گوناگون آن تعبيه كرده است، ميپردازد. منتقد در نقد كهن الگويي ميخواهد بين روان فردي و روان جمعي رابطهاي برقرار سازد؛ بنابراين در بررسي يك متن، ازسويي به جلوه هاي ناخود آگاه فردي و از ديگر سو، به اسطوره ها و كهن الگوهاي بازتاب يافته در متن مي پردازد. بي توجهي به اسطورهپردازي و قابليتهاي اسطوره در تعالي بخشيدن به سويههاي صوري و محتوايي آثار ادبيات داستاني دفاع مقدس، يكي از علل ضعف و سستي غالب داستانهاي اين حوزه است. رمان ارميا به عنوان يكي از آثار جذاب و خواندني در حوزه ادبيات جنگ و دفاع مقدس، بخش اعظم جذابيت و گيرايياش را از رهگذر بازتاب نمادهاي اسطورهاي و كهنالگويي در زواياي گوناگون آن حاصل كرده است. نويسنده با توصيف طبيعت و طبيعتگرايي كه يكي از گرايشهاي عميق اسطورهاي در ذهن بشر است، جنبه رمانتيك اثرش را تقويت كرده است. علاوه بر اين، با تجسم امام خميني به عنوان يك قهرمان اسطورهاي و يك پيشوا و همچنين با به كارگيري نمادهايي مانند كوه، آب و ماهي، رمانش را از لحاظ صوري و محتوايي عمق و غنا بخشيده است. البته چون به كار گيري اين اسطورهها در اين اثر شكلي بسيط و احتمالاً ناخودآگاهانه داشته، نويسنده با آشنايي نسبت به كاركردها و قابليتهاي اسطوره به عنوان تمهيدي كه حد فاصل معنا و ظرفيت زيبايي شناختي است، به بازآفريني اسطورهها دست نيازيده است. نگارندگان با بهرهگيري از روش نقد كهنالگويي به كشف و تحليل نمادهاي كهن الگويي بازتاب يافته در اين اثر پرداخته اند