شماره ركورد كنفرانس :
4142
عنوان مقاله :
مقايسهي نمود شر در دو دورهي مختلف شعر انگليسي با توجه به تصويرسازي آن در حماسۀ بيوولف و رمانس سر گواين و شواليهي سبز
پديدآورندگان :
لويمي مطلق كريم klmutlaq@gmail.com استاديار زبان و ادبيات انگليسي، دانشگاه شهيد چمران , صديقي نيا فرشاد farshad_seddiqi@yahoo.com دانشجوي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات انگليسي، دانشگاه شهيد چمران , حياتي پري hayatipari@gmail.com دانشجوي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات انگليسي، دانشگاه شهيد چمران
كليدواژه :
شرّ , آنگلوساكسون , بيوولف , قرون وسطي , سر گواين و شوالية سبز.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي مفهوم بدي و اشكال بيان آن: ادبيات بيمار گون، عرصه بحران انديشه
چكيده فارسي :
هدف از نگارش اين مقاله مقايسة تصوير شرّ و بدي در دو دوره از شعر انگليسي يعني دورة آنگلوساكسون و اواخر قرون وسطي است. در حماسة بيوولف به سادگي مي¬توان ردپاي ارزشهاي پهلواني و قومي ژرمنها را مشاهده كرد. اين شعر با وجود تلاش شاعر در استفاده از ارزشهاي عيسوي، همچنان يك حماسة ژرمن باقي ميماند؛ چرا كه ذهنيت خود شاعر هم بر اساس ارزشهاي ژرمني شكل گرفته است. از اين رو شاعر نيز همانند نياكان خود شرّ را مسألهاي غيرانساني مي¬داند. اما در رمانس سر گواين و شوالية¬ سبز چنين نيست؛ چرا كه نه تنها شعر بلكه خود شاعر نيز محصول جامعهاي است كه كاملاً تحت سلطة كليساست و همه چيز از جمله خير و شرّ در آن جامعه بر اساس مفاهيم كليسا تعريف شدهاند. از اين رو شرّ و بدي در اين شعر زادة نفس انسان است. اين مقاله با نگاه به ويژگيهاي شرّ و بدي در حماسة بيوولف و رمانس سر گواين و شوالية سبز و همچنين با مطالعة نظرات منتقدان، به مقايسة نمودهاي مختلف شرّ در اين دو اثر و نيز تأثير فرهنگ و اعتقادات رايج اين دورهها بر تصويرسازي ادبي از شرّ و بدي ميپردازد. در اين مقاله همچنين چرايي نمود بيروني و اجتماعي شرّ در بيوولف و ادبيات دورة آنگلوساكسون و نمود دروني و فردي آن در سر گواين و ادبيات اواخر قرون وسطي بررسي مي¬شود.
با توجه به بررسيهاي انجام شده، از آنجا كه انسانگرايي كه پيش از گرايش به مسيحيت با پرستش ايزدان شمال به وجود آمده بود هنوز در جامعة آنگلوساكسون رواج داشته، شاعر انسان را عاري از بدي و شرّ را مسألهاي «غيرانساني» ميداند. امّا در اواخر قرون وسطي، مسيحيان تحت تأثير تعاليم كليسا انسان را سرمنشأ هر نوع بدي ميدانند و از اين رو شرّ در ادبيات اين دوره از «نفس انسان» سرچشمه ميگيرد.