شماره ركورد كنفرانس :
2086
عنوان مقاله :
نسبت ميان اخلاق و سياست اسپينوزايي
پديدآورندگان :
شهرآييني مصطفي نويسنده گروه فلسفه دانشگاه تبريز , ميرزايي محمد سينا نويسنده
تعداد صفحه :
15
كليدواژه :
سعادت , سياست , مسيح , خدا , خدا , صيانت ذات , اخلاق سنتي , اخلاق , اخلاق مدرن
عنوان كنفرانس :
مجموعه مقالات سومين همايش ملي سهروردي
زبان مدرك :
فارسی
چكيده فارسي :
اسپينوزا براين باور استكه تمامي فرامين عقلاني ما بر پايهي اين اصل ضروري استواراست كه همه ميكوشند تا هستي خود را حفظ كنند. خواهشِ ماندن براي بودن يكي از نتايج اجتنابناپذير بخش "عواطف" كتاب اخلاق است. اسپينوزا اختلاف عواطف را ناشي از فرق ميان تصور تام و تصور ناقص ميپندارد كه وجه اشتراك هردو كوشش براي صيانت ذات است كه اولي آزادي را به ارمغان ميآورد و دومي بندگي را. اسپينوزا كوشش ما براي رسيدن به چيزي را به جهت نيكبودن آن نميخواهد بلكه بهعكس چيزي را نيك ميداند كه آن را ميخواهيم و به آن ميل داريم. طرزتلقي اسپينوزا ازمسئله سعادت و فضيلت نقطهيمقابلِ اخلاق دينمدارانه است، آنجاييكه خدا به عنوان حاكم، قانونگذار، بخشنده و مهربان قلمداد ميشود و عمل به نيكي براي آدمي لقايپاداش را به او نويد ميدهد. در اين مقاله برآنيم تا نشان دهيم كه جوهرهي اخلاق و سياست اسپينوزا يكي است. به نظر ميرسد اخلاق اسپينوزا از يك سو در بطن خود نفي اخلاق، و سياست او از سويي ديگر گونهاي از آنارشيسم را به دنبال دارد.
شماره مدرك كنفرانس :
2716189
سال انتشار :
1391
از صفحه :
1
تا صفحه :
15
سال انتشار :
0
لينک به اين مدرک :
بازگشت