عوامل موثر در طراحي كالبدي فضاهاي درماني و نقش آن بركاهش استرس در كودكان مبتلا به سرطان

Important factors in built space design of terapeutic environments and their effect on stress reduction of children diagnosed with cancer

ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻋﻼﻳﻢ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﻲ ﺷﺪﻳﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ كه يكي از علت هاي آن ترس از بستري شدن در محيط هاي درماني است. ترس از محيط هاي درماني سبب استرس شديد در كودكان مي شود. اين معضل در كشورهاي جهان سوم شديدتر از ديگر كشورها است، زيرا يكي از علت هاي اين مسئله نوع و روش طراحي اين مراكز است كه مبتني بر پژوهش هاي روانشناسي محيطي در معماري نيست و ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ ﺩﺭﻣﺎﻥ اين بيماران ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻣﺘﻌﺪﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﻮﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ. ﻫﺪﻑ اين پژوهش، ﮐﺎﻫﺶ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﻲ ﻭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻱ مثبت ﺩﺭ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺳﻼﻣﺖ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ سرطاني با استفاده از عواملي است كه در طراحي كالبدي فضاهاي درماني نقش موثر دارند. در اين پژوهش ضمن معرفي چندي از عوامل محيطي همچون طبيعتِ هم ساز، ادراكِ آوا و شرايطِ محيطيِ مطلوب، پيشنهادهايي در خصوص طراحي محيطي با استفاده از مولفه هاي شكل دهنده ي اين مفاهيم داده خواهد شد كه مي‌تواند درروند بهبود سرطان در كودكان موثر واقع شود. همچنين در پايان به معرفي نمونه هايي از مراكز درماني تحت عنوان مراكز درماني مگي كه مبتني بر پژوهش هاي روانشناسي محيطي طراحي شده اند، پرداخته خواهد شد.

Abstract Children diagnosed with cancer often suffer from serious depression. One major reasen is their fear of therapeutic environments. This problem is even more severe in third world countries in which the design of such places is not based on environmental psychology research findings. The goal here is to reduce depression and also help improve and facilitate the recovery process of such patients using important factors in built space design of therapeutic environments. In this study we introduce several environmental factors such as sound perception, desired environmental conditions, and what we describe as harmonic nature. Also some suggestions are provided for the environmental design using proponents of the mentioned factor. Which would prove helpful in the treatment process. In the end some examples of Maggi’s centers that were designed using finding from environmental psychology in architecture are discussed and analysed.