بازانديشي نسبت فرهنگ با خانواده و مدرسه: روزنه اي به سوي عامليت

Re-evaluation of the Relationship between Culture, Family and School: An Approach toward Functionality

اين پژوهش با هدف بازانديشي در مورد نسبت بين فرهنگ با خانواده و مدرسه از ديدگاه پي ير بورديو صورت گرفته است. بورديو به تبع توصيفي كه از عمل انسان ارائه مي دهد، عامليت فرد را در فرايند فرهنگ پذيري كمرنگ مي بيند و در اين فرايند وزنه بيشتري به خانواده مي دهد و مدرسه را در كار بازتوليد و حفظ وضع موجود در نظر مي گيرد. در اين پژوهش با توجه به مفهوم تنوع فرهنگي اريكسون به نقد و ارزيابي مفهوم سرمايه فرهنگي بورديو پرداخته شده است تا از اين طريق امكانهايي پيش روي عامليت فرد گشوده شود. اين كار با روش تحليل، ارزيابي و بسط مفهومي انجام شده است. يافته هاي پژوهش حاكي از آن است كه با جايگزين ساختن مفهوم تنوع فرهنگي بجاي سرمايه فرهنگي، مدرسه مي تواند با ارائه مجموعه متنوعي از فرهنگ، موجب افزايش سرمايه فرهنگي فرد و به تبع آن تحرك فرهنگي شود.

The purpose of this research was rethinking about the relation between culture with family and school from the view of Bourdeiu. Bourdeiu underestimated the agency of human in acculturation process due to his description of human action, and gave more weight to family in this process and considered school in reproducing status quo. In this research, Bourdeiu s cultural capital was criticized according to Erickson s cultural diversity to open possibilities for human agency. This research was done by analyzing, evaluating and conceptual expanding methods. The results of research revealed that through replacing cultural capital with cultural diversity, school could increased the student s cultural capital by presenting a varied collection of culture and then led to cultural mobility.