مقايسه جو رواني خانواده نوجوانان عادي و بزهكار

Comparison of Psychological Atmosphere in Families of Normal and Delinquent Youth

در پژوهش حاضر، جورواني خانواده نوجوانان عادي و نوجوانان بزهكار مورد مقايسه قرار گرفت. هدف اين پژوهش مقايسه وضعيت و شرايط خانوادگي نوجوانان عادي و بزهكار از نظر توانايي حل‌مشكل، ميزان ارتباط اعضا، تفاهم در مورد نقش ها، مهار رفتار، واكنشهاي عاطفي، مشاركت عاطفي و عملكرد عمومي‌خانواده بود. پژوهش بر دو گروه نمونه متشكل‌از 40 دختر دانش آموز عادي و40 دختر بزهكار شهر شيراز (سنين 15-18 سال) انجام گرفت. ابزار مورد استفاده پژوهش، «ابزار سنجش خانواده» بودكه به صورت گروهي و انفرادي مورداستفاده قرار گرفت و جهت تجزيه و تحليل داده‌ها از روش‌هاي آماري آزمون t مستقل، همبستگي، آلفاي كرونباخ وتحليل واريانس استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد كه قدرت‌حل‌مشكل خانواده نوجوانان عادي و بزهكار متفاوت است.همچنين خانواده نوجوانان عادي و بزهكار در زمينه واكنشهاي‌ عاطفي با هم تفاوت دارند و درخانواده نوجوانان عادي احساسات آسايش و مهر و محبت بيشتر ابراز‌ مي‌شود، در حالي كه درخانواده نوجوانان بزهكار احساسات اضطراري بيشتر ابراز مي‌شود. افزون‌براين، نتايج نشان‌داد مشاركت عاطفي درخانواده نوجوانان عادي و بزهكار متفاوت است. مشاركت عاطفي در خانواده نوجوانان بزهكار، مشاركت ناشي از خودشيفتگي و به‌منظور ارضاي احساسات خودارزشي و يا مشاركت بيش‌از‌حد مي‌باشد، همچنين عملكرد عمومي خانواده نوجوانان عادي و بزهكار نيز با هم تفاوت دارد. مهار رفتار در خانواده هاي نوجوانان عادي و بزهكار نيز با هم متفاوت است. اما تفاوت مشاهده شده در ميزان ارتباط اعضاي خانواده و تفاهم در مورد نقش هاي اعضاي خانواده بين دو گروه معنادار نبود.

The study aimed to evaluate the psychological atmosphere in families of normal and delinquent youth. Participants were assessed in terms of problem-solving ability, relationship between family members, understanding the roles of each other, behavior inhibition, emotional reactions, emotional involvement and public performance of family. Subjects were divided into two groups of 40 cases, consisting of normal and delinquent female students within the age range of 15-18 years in Shiraz, Tehran. Study tool was family assessment scale, which was used in an individual and group manner. Data analysis was performed using independent t-test, Pearson’s correlation coefficient and Cronbach’s alpha and analysis of variance. Results were indicative of different levels of problem-solving in families of normal and delinquent youth. Moreover, the families were different in terms of emotional reactions, where the family of normal youth showed a higher level of kindness and comfort. Meanwhile, sense of urgency was more observed in families with delinquent youth. Furthermore, it was indicated that the study groups were different regarding emotional association, which is more in the form of narcissism in the families with delinquent youth. In addition, a difference was observed between the study groups in terms of general performance of family and behavior inhibition. However, the difference between the groups regarding the relationship between family members and understanding the role of family members was not significant.