شماره ركورد كنفرانس :
4156
عنوان مقاله :
بررسي و تحليل فرهنگي زنان قرباني همسر آزاري با رويكرد سلامت روان كلانشهر تهران
عنوان به زبان ديگر :
Review and cultural analysis of women who are victims of spouse abuse with mental health approach in Tehran
پديدآورندگان :
بناني مليحه Rajaie.mohammadali@gmail.com حقوقدان و پژوهشگر مسايل زنان
كليدواژه :
واژگان كليدي: فرهنگ , همسرآزاري , سلامت رواني , بدرفتاري جسمي , بدرفتاري جنسي , تهران
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس بين المللي فرهنگ، آسيب شناسي رواني و تربيت
چكيده فارسي :
با وجود دگرگوني در ساختار فرهنگي و عملكردهاي خانواده، بيترديد خانواده هم چنان يكي از اركان و نهادهاي اصلي جامعه به شمار ميرود. اهميت خانواده از اين رو است كه نه تنها محيط مناسبي براي همسران به شمار ميآيد، بلكه وظيفه جامعه پذيري و تعليم و تربيت نسلهاي آتي را نيز بر عهده دارد. اهميت والاي خانواده زماني بهتر درك ميگردد كه به كاركردهاي اساسي و بنيادين آن توجه نمائيم. يكي از اين كاركردهاي اصلي، تكوين و شكل دهي شخصيتهاي افراد به ويژه از نظر ابعاد فرهنگي و اجتماعي است. ايفاي بهينه اين كاركردها نه تنها براي بقاي خانواده ضروري است بلكه براي تداوم جامعه و انسجام فرهنگي- اجتماعي نيز ضروري ميباشد. ولي با اين وجود، در حال حاضر خانواده دچار آسيبهايي نظير: طلاق، اختلافات زناشويي، خودكشي، كودكان فراري و خشونت خانوادگي شده است. در اين بين خشونت خانوادگي پديدهاي است كه روابط سالم خانوادگي را كه براي بقا و تحكيم خانواده لازم و ضروري است، متزلزل و به عنوان يك فرهنگ ناهنجاردر جامعه نهادينه ميكند. يكي از پديدههائي كه مطالعه آن به سه حوزه جامعه شناسي، روانشناسي و فرهنگ بسيار مربوط است، خشونت و رفتارهاي خشونتآميز ميباشد. خشونت نسبت به همسر يكي از معضلات بزرگ بسياري از كشورها از جمله ايران مي باشد كه پيامدهاي منفي فرهنگي، جسماني و رواني زيادي را براي قربانيان به بار مي آورد . نگاه يك فرهنگ به خانواده، زن و خشونت، ساختار اجتماعي و قوانين حاكم بر يك جامعه، وضعيت اقتصادي و عقايد و باورهاي عمومي مردم، از اموري است كه در سطح كلان ميتواند به تبيين خشونت خانگي در هر جامعه اي كمك كند. نوع روابط در خانواده بر اساس رفتارهاي اجتماعي و ضد اجتماعي در يك فرهنگ شكل ميگيرد. هدف پژوهش حاضر بررسي وضعيت سلامت روان زنان قرباني همسر آزاري در كلانشهر تهران مي پردازد. روش اين تحقيق از نظر هدف كاربردي و از نظر ماهيت و نحوه انجام توصيفي- تحليلي است. در اين تحقيق 1186 زن به صورت تصادفي سيستماتيك از زناني از فرهنگ خاص شهر تهران انتخاب شدند و پرسشنامه مربوط به همسر اذيت همسر و سلامت عمومي 28ـ GHQ را تكميل نمودند كه اطلاعات به دست آمده از طريق نرم افزار آماري SPSS و با آزمون t و تحليل رگرسيون چند گانه تجزيه و تحليل شدند. مهمترين يافته اين مطالعه به اين نتيجه مي رسد كه (4/ 85 درصد) بدرفتاري عاطفي، و (5/ 31درصد ) بدرفتاري جسمي و(30درصد) بدرفتاري جنسي و (4/ 17درصد) هر سه نوع بدرفتاري را تجربه كردند . زنان قرباني خشونت از همسرآزاري ، از وضعيت بدتر سلامت عمومي رنج مي برند. به علاوه رابطه انواع همسر آزاري به عنوان متغير پيش بين با هريك از ابعاد سلامت عمومي به عنوان متغير ملاك (y) كه با استفاده از تحليل رگرسيون چند گانه انجام شد، نشان دادكه بين اين متغيرها رابطه مثبت وجود دارد . يعني تجربه بدرفتاري ديدن از هر نوع، پيش بيني كننده بروز اختلال در سلامت عمومي فرد است.در نتيجه به عبارتي بين بدرفتاري ديدن و مشكلات روان شناختي رابطه وجود دارد و در اين بين قربانيان بد رفتاري جنسي و جسمي در مقايسه با قربانيان بدرفتاري عاطفي مشكلات بيشتري را تجربه كردند . در مجموع، بافت فرهنگي و اجتماعي در جامعه شهري زنان تهراني، در نهادينه كردن فرهنگ خشونت. مجوزهاي فرهنگي جديدي را به وجود مي آورد كه در كاهش سلامت رواني زنان تاثير دارد.