كليدواژه :
كريستوا , يونگ , معنا , اثر زايشي , اثر ظاهري
چكيده فارسي :
همچنان كه اثر هنري در جريان ارتباط با مخاطب قرار ميگيرد، پيامهايي را منتقل ميكند، بنابر چنين منطقي، اثر هنري داراي معاني است. از طرفي، معنا، يكسر زاده آگاهي نميباشد، از اين رو يافتن تمامي معنا، كاري بسيار دشوار و مسالهاي غامض است. به همين دليل است كه در فرآيند دستيابي به معنا، جاي تاويل و تفسير باقي ميماند. اما چنانچه، معنا يكسر و به طور كامل ناآگاهانه شكل ميگرفت، ادراكش پيچيده و ناممكن به نظر ميرسيد. بنابراين به نظر ميرسد، كه معنا هم، زاده آگاهي است و هم، زاده ناآگاهي. ژوليا كريستوا، فيلسوف جريان پست مدرنيسم، با قرائتي روانكاوانه و زبان شناختي از مفاهيم بنيادين آراي فلاسفه بزرگ، در فرآيند معنازايي، در پي يافتن تعريفي متفاوت است. وي در تبيين نظريات خويش، از مفهوم كورا ي افلاطون استفاده ميكند كه براي تشريح فرآيند شكلگيري جهان به كار رفته است. وي در كورا نسبتي با زبان يافته و از آن به عنوان نخستين جايگاه سوژه، پيش از شكلگيري آبژه، ياد ميكند. سوژه او همواره در تعادل ميان دو نظام نشانهاي و نمادين در فرآيند زايش معنا ميباشد. به نظر ميرسد، مفهوم كورا و ارتباط ميان امر نشانهاي و امر نمادين در آراي وي، با نظريه ضمير ناخودآگاه و اثر ديده ورانه و اثر روانشناسانه كارل گوستاو يونگ روانشناس، قابليت بسط و تعميم دارد. پرسش تحقيق بدين قرار است: چه اشتراكات، ارتباطات معنايي و نتايجي، از مقايسه نظريات كريستوا و يونگ در ارتباط با معناي اثر ديده ميشود؟ نتايج پژوهش قابليت تطبيق نظريات آنها و تعميم به اثر هنري را اثبات خواهد نمود. مقصود از اين نوشتار، با استفاده از روش تحقيق توصيفي تحليلي و به مدد مطالعه مكتوبات فلسفي روانشناختي، در شرح و توضيح معنا و خاستگاه آن در انديشه كريستوا و آراي يونگ و در نهايت مقايسه و فهم نسبت آنها با يكديگر ميباشد.
چكيده لاتين :
As the art is placed in the flow of communication with the audience, pass messages, according to this logic, the meaning of art. At the same time, meaning, consciousness is not quite born, so finding the core, is very difficult and complex issue. That is why the process of achieving a sense, instead of interpretation remain. But if the meaning was wholly and completely unconscious forms, and complex perception seemed impossible. So it seems, that is to say, consciousness is born and born of ignorance. Julia Kristeva, philosopher of postmodernism, psychoanalytic and linguistic reading the great philosophers of the fundamental concepts of the vote, in the process meaning of work, seeking a definition is different. she explained her theories, the concept of Cora Plato uses to describe the process used to shape the world. In Cora and its relation to language as a subject in the first place, before the formation of the object speaks. Her subject is always in balance between two systems of signs and symbolic meaning is in the process of birth. It seems, the concept of Cora and the relationship between a sign and symbolic in her views, the theory of unconscious and the visual work and the psychological work of the psychologist Carl Jung, the expansion and there. The research question is: What commonalities, semantic relationships and results, comparing Kristeva and Jung s theories about the meaning of the work be seen? The results adaptable and generalized theories prove to be a work of art.
