بررسي ضرورت وجود و چگونگي فرهنگسرا ها در جامعه (نمونه پيشنهادي فرهنگسراي جوان)

در اين پژوهش سعي شده تا تاثير مراكز فرهنگي به‌ويژه فرهنگ‌سراها بر بهبود وضعيت جامعه مورد بررسي قرار گيرد.فرهنگ و لزوم حضور آن در جوامع شهري كشور ما بسيار مورد بي مهري و بي توجهي واقع شده است. به سادگي مي توان با توجه به سرانه هاي فضاهاي فرهنگي در شهرهاي كشور به اين نكته دست يافت كه ميزان فضاهاي فرهنگي موجود در شهرهاي ايران به هيچ وجه نميتواند پاسخگوي نيازهاي مردم باشد.تشكيل و حمايت از مكان هايي نظير فرهنگسرا ها كمك موثري در اين راه است. به طور كلي مجموعه هاي فرهنگي با ايجاد فرصت هاي گذاران اوقات فراغت در واقع پاسخگوي سه مسئله مهم مي باشند: 1-آموزش مستقيم 2-آموزش غير مستقيم و فرصت كسب مهارت كه باعث ارتقاء ذهني و فرهنگي مي شود 3-مسئله سوم كه عمدتا شامل فعاليت هاي هنري از نظر كارائي و پيشبرد اهداف فرهنگي مي‌باشد اكثر فرهنگ‌سراها با ظاهر كلاسيك و ساكت فضاي مرده اي دارند كه جذابيتي براي مردم ندارند.فعاليت هايي كه در اين اماكن صورت ميگيرد اصولا بايد همگاني باشند و در سراسر كشور همگام شوند و در شهرهاي بزرگ و كوچك داراي كانون‌هايي در محلات باشند تا تحت برنامه اي مشخص در ارتباط با يكديگر فعاليت نمايند.از اين رو طراحي و ايجاد فضاهايي كه در آن ،تماس مردم با فرهنگ و فعاليت هاي فرهنگي آساني صورت گيرد الزامي به نظر ميرسد.فضاهايي كه بدون تشريفات معمول مردم شهر را به درون خود هدايت كند. با توجه به مطالب گفته شده فرهنگسراي جوان و نوجوان به عنوان نمونه طراحي و پيشنهاد شده است.