بررسي پيش¬فرض¬هاي فلسفي و يافته¬هاي دانشمندان حوزه علوم شناختي در حيطه تعليم و تربيت ازمنظر نظام انسان¬شناسي اسلامي

به جهت تطبيق پيش¬فرض¬ها و مباني و همچنين يافته¬هاي علوم شناختي در تعليم و تربيت با نظام انسان¬شناسي مسلمانان، ابتدا شناختي اجمالي از دو نگاه درباره انسان و همچنين يافته¬هاي اساسي علوم شناختي ارائه شده است. در بخش بعدي براي بررسي بهتر، مباني و پيش¬فرض¬هاي اساسي هر يك از نگاه¬ها در كنار هم قرار داده شده و موافقت¬ها و تضادها در چهار بند تدوين شده است. سپس بر اساس يافته¬هاي حاصل از بخش قبلي براي تحليل يافته¬هاي علوم شناختي چهارچوبي پيشنهاد گرديده¬ است. اين چهارچوب براساس تقسيم گزاره¬ها در پنج دسته مي¬باشد. آن پنج دسته گزاره¬هاي اخباري فيزيكي، گزاره¬هاي اخباري متافيزيكي، گزاره¬هاي اخباري عقلي، گزاره¬هاي انشايي مستقل و گزاره¬هاي انشايي وابسته هستند. بر پايه اين چهارچوب، گزاره¬هاي اخباري فيزيكي و عقلي در هر دو ديدگاه معتبر هستند. گزاره¬هاي متافيزيكي كه ماهيت هستي¬شناسانه دارند در هر رويكرد متفاوتند. درباره¬ي گزاره¬هاي انشايي كه عموما ماهيتي عملي دارند مي¬بايست با تحليل گزاره¬ها و احتياط بيشتر عمل نمود و پس از تشخيص گزاره¬هاي انشايي مستقل هر گزاره، در صورت ايجاد توافق با گزاره¬هاي انشايي مستقل در نگاه فيلسوفان مسلمان معتبر خواهد بود. در آخر، يك دسته از نتايج انديشمندان علوم شناختي با چهارچوب مذكور به طور مفصل مورد بررسي قرار گرفته است.

In this survey, the qualitative method of phenomenology was selected to compare and adapt theoretical foundations of cognitive approach and principles of Islamic jurisprudence. The fundamental question in this subject is the inquiry about similarities and differences of these two approaches in foundation, performance, and the interaction on each other. After investigation the basic assumptions and intellectual foundation for comparison, adaption, and inquiry to questions, two foundations are studied in four aspects respectively entitles foundations of ontology, Epistemology foundations, science classification, and axiology and performance. After adapting, the most important results can be summarized as follows: Cognitivists believe the mind analysis is sufficient to analyze the mankind behavior, while another aspect called soul is effective on mankind behavior based on religious-minded belief. In cognitive approach, there is a path from the result of experimental science, to be or not to be, to imperative proposition or to do or not to do which are the boundaries of contractual science. Whereas this motion is not allowed by jurisconsults and they believe God is the unique merit lord and commander in contractual science. Finally, the experimental results of cognitive can and sometimes should widely help the jurisprudence to achieve its destination