رابطه سبك هاي دلبستگي و پريشاني روان شناختي با توجه به ميانجي گري ذهن آگاهي و هوش معنوي در بين دانش آموزان دختر شهر رشت

رابطه سبك هاي دلبستگي و پريشاني روان شناختي با توجه به ميانجي گري ذهن آگاهي و هوش معنوي در بين دانش آموزان دختر شهر رشت انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگي است. جامعه آماري پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر ناحيه 1شهر رشت در مقطع متوسطه اول مي باشند. در اين پژوهش از نمونه‌گيري تصادفي خوشه اي استفاده شده است و150 نفر از دانش آموزان بر اساس فرمول كوكران به عنوان نمونه انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه هاي پريشاني رواني، هوش معنوي، ذهن آگاهي و سبك هاي دلبستگي مورد ارزيابي قرار گرفتند. نتايج برنامه الحاقي پردازش¬گر هايس جهت بررسي ميانجي گري در اين فصل نشان داد كه تأثير مستقيم و غير مستقيم دلبستگي ايمن بر پريشاني روانشناختي(افسردگي، اضطراب و استرس) غير معني دار بود. اما تأثير مستقيم و غير مستقيم دلبستگي اجتنابي از طريق ذهن آگاهي بر افسردگي معني دار بود به عبارت ديگر دلبستگي اجتنابي بر افسردگي تأثير داشته و با اضافه شدن ذهن آگاهي بر اين رابطه ،تأثير افزايش مي يابد. لذا ذهن آگاهي ميانجي گر جزيي رابطه است. اما تنها ،تأثير مستقيم دلبستگي اجتنابي بر اضطراب معني دار بوده و تأثير غير مستقيم آن از طريق ذهن آگاهي معني دار نبود ،كه نشان مي دهد ذهن آگاهي ميانجي اين رابطه نبوده است. از سويي ديگر تأثير مستقيم دلبستگي اجتنابي بر استرس معني دار نبوده ؛ تأثير غير مستقيم آن از طريق ذهن آگاهي معني دار است كه نشان مي دهد ذهن آگاهي در اين رابطه نقش ميانجي كامل را دارد. در بررسي اثرات مستقيم و غير مستقيم دلبستگي اجتنابي با پريشاني روانشناختي(افسردگي، اضطراب و استرس) از طريق هوش معنوي نيز نتايج نشان داد كه اثر مستقيم اين دلبستگي بر پريشاني روانشناختي(افسردگي، اضطراب و استرس) غير معني دار است در حالي كه تأثير غير مستقيم آن از طريق هوش معنوي معني دار بوده و لذا هوش معنوي در رابطه اين نوع دلبستگي با پريشاني روانشناختي(افسردگي، اضطراب و استرس) نقش ميانجي كامل را دارد. هم چنين تأثير مستقيم و غير مستقيم دلبستگي اضطرابي بر پريشاني روانشناختي(افسردگي، اضطراب و استرس) معني دار بود به عبارت ديگر، دلبستگي اضطرابي بر پريشاني روانشناختي(افسردگي، اضطراب و استرس) تأثير مستقيم معني دار داشته و تأثير غير مستقيم ان نيز از طريق ذهن آگاهي و هوش معنوي معني دار بود. از اين رو ذهن آگاهي و هوش معنوي هر دو ميانجي گر جزيي رابطه دلبستگي اضطرابي با پريشاني روانشناختي(افسردگي، اضطراب و استرس) بودند. توجه به نتايج بدست آمده نشان داد، آموزش ذهن آگاهي شناختي و آگاه سازي در دانش آموزان مي تواند به افزايش سبك دلبستگي و بكارگيري سبك هاي مسأله گشايي كارآمد و نيز پيشرفت روند درمان كاهش پريشاني رواني تا حدود زيادي كمك كند.