رابطه ي هوش هيجاني و بهزيستي روانشناختي با سبكهاي دلبستگي در دانش آموزان دختر پايه دهم علوم تجربي غيرانتفايي شهرستان كاشان سال تحصيلي 97-1396

تحقيق حاضر با هدف بررسي رابطه ي هوش هيجاني و بهزيستي روانشناختي با سبكهاي دلبستگي انجام شده . تاييد اين ارتباط مي تواند نظام هاي تربيتي مثل خانواده ومدرسه را درجهت شكل دهي به متغيير هاي فوق به عنوان يك ضرورت تربيتي بسيج نمايد. اين پژوهش از نوع توصيفي و شيوه همبستگي بود. جامعه آماري اين پژوهش شامل دانش آموزان دختر رشته علوم تجربي مدارس غيرانتفاعي كاشان به تعداد 131 نفر بود .براساس جدول مورگان نمونه 100 نفري به روش تصادفي انتخاب شد. ابزار گردآوري داده ها در اين پژوهش هوش هيجاني بار- ان (1998)، بهزيستي روان شناختي ريف (2002) و مقياس دلبستگي بزرگسالان كولينز و ريد(1990) بود.به منظور تحليل داده هاي تحقيق ، از آزمون همبستگي پيرسون ورگرسيون چند متغيره استفاده شد .نتايج نشان داد كه بين هوش هيجاني و سبك هاي دلبستگي رابطه معنادار وجود دارد و بهزيستي روانشناختي نيز با سبك هاي دلبستگي رابطه معنادار دارد . متغيرهاي پيش‌بين(هوش هيجاني و بهزيستي روانشناختي) توانسته‌اند، 39 درصد از تغييرات متغير ملاك (سبكهاي دلبستگي) را تبيين نمايند.كسب نتايج فوق ميتواند به اين دليل ضمني باشد كه بخشي ار رشد هوش هيجاني وابسته به دلبستگي بوده واين دومتغيير جزئ از مولفه هاي تعيين كننده وضعيت رواني انسان مي باشند