شماره ركورد كنفرانس :
4172
عنوان مقاله :
نقش باورهاي معرفت شناختي معلمان بر انتخاب روش تدريس آنان
پديدآورندگان :
فياض ايراندخت عضو هيئت علمي و دانشيار گروه فلسفه تعليم و تربيت دانشگاه علامه طباطبائي تهران , خوشناموند محسن M.khoshnamvand@gmail.com دانشجوي دكتري فلسفه تعليم و تربيت دانشگاه علامه طباطبائي تهران , حجتي مريم دانشجوي كارشناسي ارشد روانشناسي تربيتي دانشگاه علامه طباطبائي تهران.
كليدواژه :
معرفت شناسي , روش تدريس , تعليم و تربيت , معلم
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي روان شناسي مدرسه
چكيده فارسي :
مقاله ي حاضر باهدف بررسي و تحليل نقش باورهاي معرفت شناختي معلمان بر انتخاب روش تدريس آنان صورت پذيرفته است. معرفتشناسي يكي از مباني مهم و تأثيرگذار بر تربيت است؛ و به دنبال پاسخ به سؤالاتي همچون: ماهيت معرفت، راه هاي كسب آن و... است و باور معرفتشناختي نيز اعتقاد و باور در چگونگي كسب دانش است. بر اساس اين كليات، مي توان گفت يكي از مباني اصلي و اساسي تربيت كه متعلق به حوزه ي فلسفه مي باشد معرفت شناسي است؛ و يكي از مباحث اساسي در حوزه تربيت نيز روش تدريس مي باشد؛ كه بين اين دو ارتباط تنگاتنگي وجود دارد با عنايت به نتايج پژوهش مي توان گفت كه هر طور به معرفت نگاه شود روش تدريس نيز بر اساس آن شكل مي گيرد. مثلاَ با توجه به معرفت شناسي مكتب ايدئاليسم كه راه دستيابي به معرفت تذكار است مي توان گفت كه روش تدريس در اين مكتب ديالكتيك مي باشد. زيرا طبق معرفت شناسي ايداليسم اطلاعات و معرفت خارج از متربي وجود ندارد بلكه حقايق و اطلاعات را فقط فراموش كرده و بايد با تذكار و يادآوري دوباره مطالب؛ در درك و فهم مطالب به متربي ياري رساند، به همين دليل مناسب ترين روش براي يادآوري مطالب فراموششده ديالكتيك است به همين دليل معلم فقط تنظيم كننده ي ذهن است. يا بر اساس معرفت شناسي مكتب پراگماتيسم مي توان گفت مناسب ترين روش حل مسأله است، زيرا در اين مكتب معرفت حاصل برخورد با محيط يعني تجربه است و شخص وقتي دست به تجربه مي زند كه با موقعيتي مبهم روبه رو شود و نتواند بر اساس تجارب قبلي و گذشته ي خود آن را حل كند. به همين علت دچار عدم تعادل مي شود و براي برقراري تعادل دست به تجربه مي زند تا بتواند مسئله را حل كند. روش حل مسئله نيز مبين آن است، در اين روش معلم نيز فقط تسهيل كننده ي ذهن است. اين تحقيق از نوع تحقيق بنيادي و روش توصيفي تحليلي بوده است و بهمنظور گردآوري دادههاي لازم جهت نيل به اهداف پژوهش، منابع موجود و مرتبط با استفاده از فرمهاي فيشبرداري از منابع، جمعآوري شده و با شيوههاي كيفي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است.