شماره ركورد كنفرانس :
4188
عنوان مقاله :
بررسي ارتباط گروههاي اجتماعي در باب اول بوستان سعدي با رويكرد تحليل انتقادي گفتمان
پديدآورندگان :
عرب زاده فاطمه fatemearabzade98@gmail.com كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي , حياتي زهرا hayatizahra66@gmail.com استاديار زبان و ادبيات فارسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
كليدواژه :
تحليل انتقادي گفتمان , بوستان , هليدي , فركلاف , تعامل اجتماعي.
عنوان كنفرانس :
ششمين همايش ملي نقد و نظريه ادبي
چكيده فارسي :
ارتباط گروههاي اجتماعي بخش اعظم آن چيزي است كه به يك جامعۀ انساني معنا ميدهد. بررسي اين ارتباط بهنوعي نشاندهندۀ تقسيم قدرت در جامعه و جانبداري مؤلف از يك گروه در ارتباط با گروههاي ديگر است. بوستان سعدي ازجمله متوني است كه در شكل دادن تفكر بنيادين ما پيرامون مسئلۀ قدرت و نقش روابط گروهها در اين زمينه، مؤثر بوده است. به همين سبب با تحليل انتقادي گفتمان قدرت در بوستان ميتوان برخي از مؤلفههاي انديشۀ ايراني را بازجست. براي انجام اين پژوهش، باب اول بوستان، به دليل توجه آشكار به حكومت و ارتباط آن با ساير اركان جامعه، انتخاب شد. براي بررسي ساختار قدرت و روابط اجتماعي متن بوستان، از رويكرد تحليل انتقادي گفتمان استفاده شده است. رويكرد تحليل انتقادي گفتمان، شيوهاي است كه به كمك آن ميتوان روابط قدرت و ايدئولوژيهاي پنهان در متن را بازشناخت. آراء نورمن فركلاف از ميان رويكردهاي حاضر در تحليل انتقادي گفتمان، منسجمترين رويكرد به نظر ميرسد. فركلاف در نگاه به متن آن را شامل سه بعد ميداند؛ متن، كردار گفتماني و كردار اجتماعي. در بررسي بعد متن به سراغ دستور و واژگان ميرود. فركلاف در اين مرحله از «دستور نقشگراي هليدي» استفاده ميكند. در اين پژوهش از ميان فرانقشهاي مطرح در رويكرد هليدي تنها فرانقش انديشگاني موردتوجه قرار گرفته است. در بررسي كردار گفتماني و كردار اجتماعي، بافت توليد و مصرف متن در ارتباط با دادههاي زبانشناسي بررسي ميشوند. اين پژوهش، به بررسي بافت توليد متن بوستان سعدي و تاريخ زمانۀ سعدي ميپردازد. با بررسي عملكرد گروههاي اجتماعي حاضر در متن بوستان و مقايسۀ اين عملكرد در تعامل باهم، نتايج بهدستآمده به اين شرح است؛ شاهان بيشترين نقش را در گفتمان حكومتي ايفا ميكنند و با تمام اقشار حاضر در اجتماع در ارتباط هستند. سويۀ مثبت اين ارتباط بهصورت آشكاري پررنگتر از سمت منفي آن است. وزيران، درباريان و سپاهيان؛ بهنوعي عامل شاه و موظف به اجراي فرمانهاي او به شمار مي روند. پارسايان؛ تنها قدرت موجود در برابر شاه هستند؛ اما گسترۀ ارتباط آنها به وسعت شاه نيست گرچه از ديد سعدي عملكرد بهتري نسبت به شاه دارند. رعيت در بوستان بيشتر منفعل است؛ ارتباطات رعيت محدود است و بيشتر كنشهاي او تحت تأثير كنشهاي ساير گروههاست.