شماره ركورد كنفرانس :
4188
عنوان مقاله :
تحليل روابط شخصيتها در داستان بختيار
پديدآورندگان :
فارسي پور فاطمه farsipour.f@gmail.com كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه شهيد باهنر كرمان , حسيني سروري نجمه hosseini.sarvari@gmail.com استاديار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه شهيد باهنر كرمان
كليدواژه :
گريماس , الگوي كنشي , شخصيت , بختيارنامه.
عنوان كنفرانس :
ششمين همايش ملي نقد و نظريه ادبي
چكيده فارسي :
نوشتۀ حاضر داستان بختيار را با استفاده از نظريات گريماس مورد بررسي قرار داده است و روابط بين شخصيت ها را تحليل كرده است. شش نقش اصلي يا به تعبير گريماس كنشگر اصلي كه عبارت اند از: فرستنده، گيرنده، ياري دهنده، بازدارنده، هدف و كنشگر يا فاعل بازيابي شده اند. نتايج اين تحقيق حاكي از آن است كه 1-شخصيت فرستنده در اغلب موارد غير عيني است 2-ياريدهنده اغلب يا قضا و قدر است و يا يك مفهوم انتزاعي 3- تقريباً در تمام موارد دريافتكننده يك شخصيت است 4-وجود بازدارنده و يا ياريدهنده الزامي نيست و ممكن است در موقعيتي وجود بازدارنده يا ياريدهنده وجود نداشته باشد 5- بازدارنده گاهي موفق به ايفاي نقش خود مي شود و گاهي در انجام مأموريت خويش شكست مي خورد 6- هدف به معني دقيق كلمه يك شخصيت نيست 7- عمل يك كنشگر، كنشگر ديگر را وادار به عملي ديگر مي كند. طبق اين پژوهش الگوي گريماس در تحليل شخصيت هاي اين داستان مؤثر است و با استفاده از اين الگو ذهنيت خواننده نسبت به شخصيت ها روشن و شفاف مي-شود.