شماره ركورد كنفرانس :
4189
عنوان مقاله :
بررسي جايگاه برنامه ريزي وكالتي و شناسايي چالشهاي آن
عنوان به زبان ديگر :
To survey of Advocacy Planning and identify of its challenge
پديدآورندگان :
رمضاني راضيه ra_ramezani@sbu.ac.ir دانشگاه شهيد بهشتي; , فرشچين اميررضا amir.farshchin@live.com جهاددانشگاهي واحد البرز; , ابراهيمي پور احمدرضا ar_ebrahimipoor@yahoo.com جهاددانشگاهي;
كليدواژه :
برنامه ريزي وكالتي , چندگانه باوري , محروميت , عدالت
عنوان كنفرانس :
سومين كنفرانس ملي نوآوري هاي اخير در مهندسي عمران، معماري و شهرسازي
چكيده فارسي :
جريان برنامه ريزي وكالتي، با هدف مبارزه با تبعيض نژادي در شهرهاي آمريكا و دفاع از مردم فقير و محرومان در سال 1965 توسط پل ديويدف مطرح گرديد شكل گرفت. (مهديزاده، 1385) اين نظريه در نيمه دوم دهة شصت مطرح و در دهة هفتاد مورد اقبال و توجه قرار گرفت. ديويدف عنوان مي نمايد كه اگر آن طور كه نظريه برنامه ريزي سنتي ادعا مي كند، برنامه ريزي فرايندي عقلاني و تكنوكراتيك باشد، قاعدتاً همة اين برنامه ها بايد مثل هم باشند. زيرا همگي براساس روش شناسي و مباني نظري واحدي تهيه شده اند. اما در جاهايي كه اين اتفاق افتاده است برنامه ها مثل هم نبوده اند و همين نكته نشان مي دهد كه برنامه ريزي موضوعي فني و تكنوكراتيك نيست بلكه با ارزش ها و اولويت هاي مردم رابطه دارد. با پذيرش چندگانه باوري در برنامه ريزي، واژه وكالتي معنا پيدا مي كند، زيرا برنامه ريز به عنوان يك متخصص، نقش وكيل اجتماعات شهري يا روستايي، گروههاي شغلي، قومي ونژادي، شهرها، منطقه ها، و يا حتي كشورها را برعهده مي گيرد. نكتة مهم در اينجاست كه برنامه ريزي كه وكيل يك گروه يا اجتماع مي شود مي بايست ارزش ها، منافع و اولويت هاي آن گروه را باور داشته باشد، با آنها همدردي كند، به نفع اهداف آنها تبليغ كند و در جهت تحقق اهدافشان بكوشد. به دنبال مطرح شدن رهيافت وكالتي در برنامه ريزي و توجه بسياري از صاحبنظران، اين رهيافت وارد مقوله برنامه ريزي شهري شد. رهيافت برنامه ريزي وكالتي، ره¬آورد گفتگوهاي طرفداران عدالت اجتماعي درباره مسائل جوامع و به خصوص جوامع شهري است. با توجه به اهميت مقوله عدالت اجتماعي در مباحث مرتبط با برنامه ريزي شهري، هدف از اين مقاله ابتدا معرفي و نقد برنامه ريزي وكالتي و سپس بررسي مسئله نابرابري و ارتباط آن با برنامه ريزي وكالتي است.
چكيده لاتين :
The trend of advocacy planning, with target of struggling against racial discrimination in America and defending the poor and disadvantaged people, was introduced in 1965 by Paul Davidoff. This theory was presented in the second half of 1960s and was accepted a decade after. Davidoff stated that if, as the theory of traditional planning claims that planning process is rational and technocratic, presumably, all of these programs should be the same. Because all have been prepared based on the same methodology and theoretical foundations. But where this happened, programs have not been the same. And this implies that planning is not technical and technocratic, but has relationship with the people values and priorities. With acceptance of pluralism in planning, the expression of advocacy in planning finds meaning. Because the planner as an expert takes the role of a lawyer for urban and rural communities, professional groups, ethnic, cities, regions, or even countries. Advocacy planning approach is the outcome of discussions of social justice advocates on social issues and communities, particularly urban communities. Considering to importance of social justice issue in urban planning, the purpose of this paper is to introduce and review of advocacy planning and to survey of problem of inequality and its relationship with the Advocacy Planning.