رابطه بين راهبردهاي كنترل فكر با سلامت روان در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه

نقش افكار و باور ها را در شكل گیری هیجانات و رفتارها، غیر قابلانكار است و از آنجایی كه رفتار انسان نیز معلول افكار اوست درنتیجه، باور های غلط مبتنی در این افكار را موجب شكل گیریاختلالات مختلف و به خطر افتادن سلامت روانی فرد می شود، لذاهدف پژوهش حاضر بررسی رابطه راهبرهای كنترل فكر با سلامتروان دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان درمیان در سالتحصیلی 92-1391 می باشد. تعداد 400 دانش آموز به صورت چند مرحله ای از بین دبیرستان های دخترانه شهرستان درمیان طبقجدول مورگان انتخاب شده اند. پرسشنامه های مورد استفاده در اینپژوهش شامل پرسشنامه كنترل فكر ولز و دیوس (1994)، وسلامت روان گلدبرگ (1988) است داده ها از طریق مدل یابیمعادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارلیزل تحلیل گرد. نتایجحاكی از آن است كه برخی از مؤلفه های كنترل فكر (حواس پرتی ,خودتنبیهی و نگرانی) باعث كاهش اضطراب و خودتبیهی و نگرانی)منجر افزایش علائم روان تنی شده و همچنین بین كنترل اجتماعی،حواس پرتی و ارزیابی مجدد با عملكرد اجتماعی رابطه منفی ومعناداری وجود دارد. در نتیجه می توان گفت دیدگاه و طرز بینش وتلقی هر انسانی نسبت به مسائل، رویدادها و موضوعات، مولداحساسات و هیجانات و بعضی اوقات عصبانیت های شدید اوست، هرچه بینش، افكار و نگرش افراد متعادل تر، مهذب تر، منطقی تر،روش تر و دتی منصفانه تر شود، هیجانات نامناسك و عصبانیتهای نابهنجار و كنش های نامتعادل كاهش یافته، رفتار طبیعی تر،متعاد تر و منطقی تر خواهد شد.