شماره ركورد كنفرانس :
4194
عنوان مقاله :
نقش عوامل فردي و فرهنگ در كيفيت زندگي دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي
پديدآورندگان :
شريفيان ليلا la_sharifian@yahoo.com گروه مديريت آموزشي ،دانشگاه آزاد اسلامي واحد اسلامشهر
تعداد صفحه :
5
كليدواژه :
كيفيت , زندگي فردي , اجتماعي
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس ملي فرهنگ سازماني با رويكرد توسعه
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ در دهه هاي اﺧﻴﺮ ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮم ﻣﻬﻤﻲ در ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت روانشناسي و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ،. اوليور و همكاران (1997) كيفيت زندگي را ارزيابي و ادراك افراد از وضعيت زندگي خويش، تحت تاثير نظام فرهنگي و ارزشي شرايطي كه در آن زندگي مي كنند ، تعريف نموده واعتقاد دارند كه اهداف، انتظارات، معيارها و خواسته هاي فرد به ميزان وسيعي بر وضعيت جسماني، رواني، ميزان استقلال، روابط اجتماعي و اعتقادات او تاثيرگذار است.ﺑﺮﺧﻲ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪاي از رﻓﺎه ﺟﺴﻤﻲ، رواﻧﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻪ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﺷﺨﺺ ﻳﺎ ﮔﺮوﻫﻲ از اﻓﺮاد درك ﻣﻲﺷﻮد ﻣﺎﻧﻨﺪ: ﺷﺎدي، رﺿﺎﻳﺖ، اﻓﺘﺨﺎر، ﺳﻼﻣﺖ و ﺗﻨﺪرﺳﺘﻲ، ﻣﻮﻗﻌﻴﺖﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي، ﻓﺮﺻﺖﻫﺎي آﻣﻮزﺷﻲ، ﺧﻼﻗﻴﺖ و... را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ مي داﻧﻨﺪ ( بلداجي و همكاران، 1389).بنا به تعريف سازمان بهداشت جهاني كيفيت زندگي، درك افراد از موقعيت زندگي خود به لحاظ فرهنگ، سيستم ارزشي، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولويت هايشان است. ( بونومي و همكاران، 2000). ﻋﻠﻴﺮﻏﻢ ﺗﻤﺎم ﺗﻌﺎرﻳﻒ و ﻛﺎرﺑﺮدﻫﺎي ﻣﺘﻔﺎوت، كيفيت زندگي يك مفهوم وسيع است و بصورت پيچيده اي با فرهنگ حاكم ، وضعيت روانشناختي، ميزان استقلال، روابط اجتماعي، باورهاي شخصي فرد و عوامل محيطي و بسياري عوامل پيدا و پنهان ديگر در آميخته و مرتبط است و در سالهاي اخير اهميت بسزايي يافته است. (احمدي و همكاران، 1386). تا دهه1970 كيفيت زندگي اساسا معطوف به انگاره هاي مادي و پيامد رشد اقتصادي در نظر گرفته مي شد. از دهه1970 در نتيجه ظهور آثار منفي حاصل از رشد اقتصادي از سويي و پيدايش نظريه توسعه پايدار از سويي ديگر، كيفيت زندگي ابعاد و پنداشتي اجتماعي تر پيدا كرد و مسايل مانند توزيع پيامدهاي حاصل از رشد، حفظ منابع طبيعي و محيط زيست و.....را در برگرفت و به طور جدي به عنوان هدف اصلي توسعه وارد مباحث برنامه ريزي شد و در دهه 1990 نيز آغاز بحث از كيفيت زندگي اجتماعي با تاكيد بر سازه هاي اجتماعي همچون سرمايه اجتماعي، همبستگي اجتماعي، عدالت اجتماعي و....بود. (غفاري و اميدي، 1388). با توجه به اهميت كيفيت زندگي براي افراد جامعه، تلاش براي ارتقاء آن از اصلي ترين اصول و اولويت هاي برنامه ريزان و سياست گذران اجتماعي و مديران و مسئولان حكومتي در هر جامعه و كشوري است. لذا به جرات مي توان گفت كليه برنامه ها، سياست ها و عمليات اجرايي در يك جامعه در راستاي ارتقاء كيفيت زندگي اعضاي آن جامعه است. نتايج مطالعات كيفيت زندگي مي تواند به ارزيابي سياست ها، تدوين استراتژي هاي مديريت و برنامه ريزي در هر جامعه اي كمك كرده و درك واولويت بندي مسايل اجتماع براي برنامه ريزان و مديران آن جامعه را به منظور ارتقاي كيفيت زندگي شهروندان تسهيل سازد. همچنين يافته هاي كيفيت زندگي مي تواند براي باز شناسي استراتژي هاي سياسي قبلي و طراحي سياست هاي برنامه ريزي آينده استفاده شوند ( لي ، 2008) به عقيده رباني و كيانپور(1386)، ابعاد كيفيت زندگي براساس حوزه هاي تأثير به 5 دسته تقسيم مي شوند: اجتماعي و فرهنگي، روانشناختي، اقتصادي، جسمي و فيزيكي و محيطي است. الف) بعد اجتماعي و فرهنگي كيفيت زندگي: بعد اجتماعي از جمله عوامل كليدي در شكل دادن كيفيت زندگي است كه تأثير قابل توجهي بر احساسات اساساً اجتماعي مردم دارد ب‌) بعد روانشناختي كيفيت زندگي: بسياري از نظريه‌پردازان بر ميزان احساس سعادت فرد از زندگي به عنوان عاملي تعيين‌كننده در نگرش فرد به زندگي تأكيد كرده‌اند. ت‌) بعد اقتصادي كيفيت زندگي: اين بعد بيشتر ناظر بر توانايي مالي، ميزان دارايي، قدرت خريد و مصرف، برخوداري از امكانات رفاهي در سطح فردي و گروهي و در ميزان رشد خالص و ناخالص ملي، ضريب جيني، دستيابي به شغل و فرصت هاي شغلي و مورادي از اين قبيل در سطح كلان و ملي است. ث‌) بعد جسمي و فيزيكي كيفيت زندگي: اين بعد بيشتر در حوزه سلامت و بهداشت فردي و شخصي مي باشد ج‌) بعد محيطي كيفيت زندگي: اين بعد در سطح كلان قرار دارد، شرايط خارجي و عوامل محيطي را مورد بررسي قرار مي‌دهد.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت