شماره ركورد كنفرانس :
4194
عنوان مقاله :
فرهنگ و موبينگ معماي سرگرداني
پديدآورندگان :
طباطبايي سيد احمد AHMAD_TABA@YAHOO.COM دانشجوي دكتراي مديريت استراتژيك، دانشگاه ملي اسپانيا، مادريد
تعداد صفحه :
18
كليدواژه :
فرهنگ , موبينگ , فرهنگ انگيخته , تحليل انتقادي , معماي سرگرداني , توسعه درونزا , توسعه برونزا , موبينگ , جنگ رواني .
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس ملي فرهنگ سازماني با رويكرد توسعه
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
برخي فرهنگ را روح و جان ملت و چون شمعي فروزان در بروز استعداد، توانائي و مهارت هاي منحصر به فرد حال تك تك مردم مي دانند كه به نوعي با طبيعت اجتماعي آن ، شرايط اقليمي و تجارب تاريخي و ارزشهاي حاكم كه فلسفه وجودي را وراي ماهيت ذاتي قرار داده، جز خمير مايه ما قرار مي دهند. اين فرهنگ است كه به ما آموزش مي دهد كه ماهيت حقيقي و راستين خود را بر اسب راستي بنشانيم و خود را در ساختن جامعه اي متعالي، بر مدار اجتماع قرار دهيم .هويت بخشي نقش فردي بر مدار آموزش هاي اقناعي فرهنگ انگيخته شده اي مي زايد كه مي تواند فرد را بر مدار جامعه به عنوان يك سيستم اجتماعي خود نظم ده بنشاند و او را قادر مي سازد از طريق تحليل انتقادي حركت ميان تعينات با دستگاه نقد متغيير را با نيروهاي اثرگذار و فعال با تاريخ و اساطير ، آرزوها و ارزشهاي شهودي و خلاقانه خود در آميزد و چنان قدرتي در او مي سازد كه مي تواند در همه حال او را در هدايت و راهبري جامعه براي ساختن اثري جاودانه تر مهياتر سازد و حتي مي تواند آشفتگي ها را به نظم ببرد. اين رويكرد كه فرهنگ را چون سيستم و به تعبيري به مثابه ديگ مذاب مي پندارد. همگان را قادر مي سازد، تمام بهم ريختگي فرهنگي و حتي تهاجم فرهنگي را در درون دستگاه خود نظم ده به نظم انگيخته تبديل كند.اينگونه فرهنگ بيشتر زير جلدي بوده و عرف ناميده مي شود و به تعبير ساندرز و كاوي به صورت فرهنگ انگيخته تعريف شده است.از نظر آنها هيچ قدرتي والاتر از فرهنگ انگيخته شده نمي تواند نيروي خلاقانه مردم را در خدمتگزاري و ارائه خدمات عالي و تمدن سازي فرهنگي بر انگيزد؟. وقتي اين فرهنگ انگيخته كاهش مي يابد و همه چيز به فرمان تحكم و ترس و جذب مادي به عنصري براي نظم تحكمي با ابزار سياست در ساحت اجتماعي فردي بر مدار عادت هاي تكراري جمعي، بدون نقد انتقادي قرار مي دهند. فرهنگ به مثابه صنعت، پروژه و در بهترين شرايط به مثابه بازار در نظر گرفته مي شود و همواره تعارض آفريني و نا سازگاري را ديكته افراد سازمان و جامعه مي كند. در چنين رويكردها وجه معرفتي و خلاقانه كاهش مي يابد و جاي آن را كينه توزي و بد اخلاقي و پديده هاي شومي چون موبينگ پر مي كند. باورهاي كج در روشهاي مارموزانه مديريتي كه درحركتي نا متوازن و پيچ در پيچ بخشي از حقابق نا خواسته ما و شما مي شود تا ما را با فرهنگ خود بزرگ بين و جاه طلب در هم آميزند. ترس و تحديد و عادت و حذف و تحقير و آزار و اذيت خود و ديگران به وفور دنبال مي شود و بي وزن ساختن ارزش هاي فرهنگي انگيخته شده را در پندار و رفتار و كردار در من و تو استوارترمي سازد
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت