أثير مصرف تعرفه هاي برق در رشد اقتصادي سال 1395

الكتريسيته به دليل سادگي تبديل آن به ساير انرژيها و انتقال سريع آن به نقاط مختلف، به عنوان يك عامل مهم در تابع توليد، ميتواند نقش مؤثري دررشد اقتصادي داشته باشد. از سوي ديگر با توجه به لغو تحريم ها و آمادگي كشور براي سرمايه گذاري خارجي و جهش اقتصادي در سال 95 از اين روتخمين تابع رشد اقتصادي و مصرف تعرفه هاي برق و شناسايي تاثير ميزان درصد مصرف هر تعرفه در پيش بيني رشد 7% اقتصادي و 8% برق؛ سال 95 كشور(سال پساتحريم)؛ از اهميت زيادي برخوردار ميباشد. تبيين اين ارتباط به روشن شدن سياستهاي بخش انرژي كشور دركوتاه مدت وبلندمدت، كمك شاياني ميكند.در اين مطالعه با استفاده از داده هاي بخش انرژي سري زماني سالانه اقتصاد ايران و ترازنامه ي انرژي سالهاي ( 95- 85) و گزارش اقتصادي و ترازنامه ي بانك مركزي در سال هاي ( 95- 85 ) كه مقادير سال 95 پيش بيني هستند؛ رابطه تأثير مصرف تعرفه هاي برق در بخشهاي خانگي ؛ صنعتي ؛ بازرگاني؛ كشاورزي و روشنايي با رشد اقتصادي مورد بررسي قرار گرفته و تابع رشد اقتصادي با استفاده از داده هاي بخش انرژي سري زماني سالانه اقتصاد ايران؛ روند ده ساله رشد GDP و مصرف تعرفه هاي برق در قالب مدل توليد كاب- داگلاس و با روش OLS برآورد گرديد. بعد از انجام آزمون مانايي سريهاي زماني از آزمون هم جمعي جوهانسن- جوسيليوس ؛ انگل- گرانجر و روش خودرگرسيون برداري براي بررسي رابطه ( طول مدت) استفاده؛ نتايج نشان مي دهد كه كشش رشد اقتصادي نسبت به مصرف تعرفه هاي برق در مدل ده ساله به ترتيب برابر 4/0 خانگي و 51/0 صنعتي؛ 24/0 بازرگاني؛ 45/0 كشاورزي؛ 26/0 روشنايي؛ بوده وبنابراين كشش بلند مدت رشد اقتصادي نسبت به مصرف برق در بخش صنعت بالاتر از ساير تعرفه ها بوده در پايان نتايج تجزيه ي واريانس با افزايش فرضي 8% مصرف برق وGDP (رشد اقتصادي) به ميزان 7% نشان داد بيشترين تأثير را افزايش مصرف تعرفه صنعتي به ميزان 4/20 درصد بر رشد اقتصادي دارد؛ از اين رو ضرورت و اهميت برنامه ريزي لازم در خصوص تامين نيازهاي بخش هاي صنعتي به برق ؛ بيش از پيش آشكار مي شود.