شماره ركورد كنفرانس :
4225
عنوان مقاله :
عوامل مرتبط با كيفيت زندگي زنان يائسه شهر رشت
پديدآورندگان :
منشي پور سيده مهسا كارشناس ارشد آموزش پرستاري، مركز آموزشي درماني دكتر حشمت، دانشگاه علوم پزشكي گيلان،رشت، ايران , مختاري لاكه نسرين , رأفت فاطمه , كاظم نژاد ليلي احسان
كليدواژه :
كيفيت زندگي , يائسگي , زنان
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش بين المللي زنان و زندگي شهري
چكيده فارسي :
مقدمه: يائسگي يكي از بحرانيترين مراحل زندگي زنان و يك رويداد فيزيولوژيك است كه براي كليه بانوان در دوران سني 59- 40 سالگي روي ميدهد و با بروز مشكلات جسماني، رواني و اجتماعي، كيفيت زندگي آنان را تحت تأثير قرار ميدهد. توجه به كيفيت زندگي زنان يائسه، ميتواند سلامت آنها را براي بيش از يك سوم دوره زندگي تضمين نمايد. هدف: اين مطالعه با هدف تعيين عوامل مرتبط با كيفيت زندگي زنان يائسه مراجعه كننده به صندوق بازنشستگي كشوري شهر رشت صورت گرفته است. روشكار: در اين مطالعه توصيفي- مقطعي تعداد 180 زن يائسه مراجعه كننده به صندوق بازنشستگي شهر رشت به شيوه نمونهگيري تدريجي با استفاده از پرسشنامه دوبخشي شامل مشخصات دموگرافيك و كيفيت زندگي مخصوص دوران يائسگي مورد بررسي قرار گرفتند. تجزيه و تحليل دادهها با استفاده از آمار توصيفي (ميانگين، انحراف معيار و جداول توزيع فراواني) و آمار استنباطي (آزمون تي مستقل، آزمون مجذور كاي، آزمون دقيق فيشر و رگرسيون) انجام شد. نتايج: يافتهها در مورد كيفيت زندگي كلي زنان يائسه نشان داد كه در 4/54 درصد موارد كيفيت زندگي مطلوب، 45 درصد موارد كيفيت زندگي متوسط و تنها در 6/0 درصد موارد (يك نفر) كيفيت زندگي نامطلوب بوده است. همچنين كيفيت زندگي نمونههاي مورد پژوهش در حيطههاي وازو موتور، رواني اجتماعي و حيطه جسمي مطلوب و در حيطه جنسي نامطلوب بوده است. نتايج مدل رگرسيون نشان داد كه متغيرهاي سن (004/0 P=) ، تحصيلات(03/0 P=)، فعاليت ورزشي (03/0 P=)، رضايت از زندگي زناشويي (02/0P =)، اشتغال بعد از بازنشستگي (01/0 P=)، ارگان تحت پوشش(004/0 P=)،نگذراندن وقت با دوستان (001/0 P=)، نداشتن آرتروز (006/0 P=) و بالا نبودن چربي خون (03/0 P=) با كبفبت زندگي زنان يائسه مرتبط ميباشند. نتيجهگيري: كيفيت زندگي ميتواند از عوامل متعددي تأثير پذيرد. شناسايي وضعيت كيفيت زندگي زنان يائسه، در تبيين نيازهاي آموزشي، مشاورهاي، مراقبتي، درماني زنان يائسه حائز اهميت بوده و مبنايي جهت تدوين و اجراي برنامههاي مراقبتي بهداشتي و پايهاي براي برنامهريزي در جهت ارتقاء كيفيت زندگي زنان يائسه ميباشد.