شماره ركورد كنفرانس :
4264
عنوان مقاله :
بررسي كيفيت زندگي مرتبط با سلامتي اعضاي هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد قزوين
پديدآورندگان :
نوبخت رمضاني زهرا استاديار دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات تهران
كليدواژه :
كيفيت زندگي , سلامت عمومي , فعاليت
عنوان كنفرانس :
انسان ، جامعه ، سلامت
چكيده فارسي :
كيفيت زندگي، پندارهاي فرد از وضعيت زندگي با توجه به نظام ارزشهاي او و ارتباط اين دريافتها با انتظارات، هدف ها، ارزشها و اولويت هاي مورد نظر خود ميباشد. كيفيت زندگي منعكس كنندۀ سطح رضايت مندي و كاركرد جاري فرد است. مقولۀ كيفيت زندگي در قشرهاي مختلف به ويژه افرادي مانند اعضاي هيئت علمي دانشگاه كه داراي شرايط كاري ويژه اي هستند و با تنيدگي هاي ناشي از آن مواجه هستند، اهميت زيادي دارد. كيفيت زندگي مفهومي وسيع دارد و به صورت پيچيده اي با سلامت جسماني، وضعيت روان شناختي، ميزان استقلال، روابط اجتماعي و باورهاي شخصي فرد و ارتباط او با عوامل محيطي برجسته در آميخته و مرتبط است.
در تعريف هاي مختلف كيفيت زندگي، جنبه هاي جسمي، رواني و اجتماعي ديده مي شوند، به گونه اي كه در اندازه گيري كيفيت زندگي مربوط به تندرستي، مؤلفه هاي محدوديت تربيت بدني، مشكلات جسمي، مشكلات رواني، عملكرد اجتماعي و سلامت عمومي در نظر گرفته مي شود. هدف تحقيق حاضر، مقايسۀ سلامت عمومي و كيفيت زندگي اعضاي هيئت علمي فعال و غير فعال دانشگاه آزاد قزوين است. براي تحقق اين هدف تعداد 140 نفر از اعضاي هيئت علمي با ميانگين سني 40 سال به صورت تصادفي انتخاب شدند و در تحقيق شركت كردند. اين تحقيق از لحاظ هدف يك پژوهش كاربردي و از نظر روش جمعآوري اطلاعات، يك مطالعۀ توصيفي از نوع زمينه يابي يا پيمايشي است. هدف اصلي، زمينه يابي تعيين وضع موجود متغيرها و روابط احتمالي بين آنهاست. براي ارزيابي و سنجش متغيرها از پرسشنامۀ محقق ساخت براي اطلاعات فردي، پرسشنامۀ كيفيت زندگي- (SF36) ، و پرسشنامۀ Baecke براي فعاليتبدني استفاده شد و بر اساس نوع و مقدار ورزش در هفته، نمونهها به دو دستۀ فعال و غير فعال تقسيم شدند. براي تجزيه و تحليل اطلاعات از آمار توصيفي و استنباطي استفاده شد. جهت مقايسۀ متغيرها از آزمون يومن ويتني و آزمون آنووا و براي مقايسۀ دو به دو تفاضل ميانگينها از آزمون تعقيبي توكي استفاده شد. نتايج تحقيق، نشان داد كه بين كيفيت زندگي زنان فعال و غير فعال، اختلاف معني داري وجود داشت، يعني زنان فعال كيفيت زندگي بهتري نسبت به زنان غير فعال داشتند و همينطور بين كيفيت زندگي كاركنان مرد فعال و غير فعال نيز اختلاف معني داري وجود داشت، به عبارت ديگر مردان فعال از كيفيت زندگي بهتري نسبت به مردان غير فعال برخوردار بودند و همچنين بين كيفيت زندگي كاركنان زن و مرد تفاوت معني داري وجود داشت بدين ترتيب كه مردان از كيفيت زندگي بهتري نسبت به زنان برخوردار بودند. به عنوان نتيجه گيري ميتوان گفت، كيفيت زندگي افراد فعال از افراد غيرفعال بيشتر بوده است.