بررسي رابطه بين خودكارآمدي با كيفيت تدريس معلمان ابتدايي

تعليم و تربيت امري وقت گير، پر ثمر و در عين حال دشوار است كه در آن معلمان بعنوان نقطه آغاز هر تحول آموزشي و پرورشي بيش ترين نقش را بر عهده دارند. بنابراين آموزگاري يكي از مشاغل مهم و اساسي هر جامعه به شمار مي آيد زيرا مسئوليت هدايت و پرورش يك نسل برعهده معلمان جامعه است. زاهد وهمكاران (1388) توجه به معلم مخصوصا در زمينه هاي شغلي چون خود كارآمدي[1] و رضايت شغلي[2] موضوع بسيار مهمي است و زماني كه معلمان داراي خودكارآمدي و رضايت شغلي بالايي باشند مي توانند با تدريس با كيفيت از عهده مسئوليت خطير و دشوار خود كه همانا پرورش يك نسل است برآيند. خودكارآمدي معلم در تدريس، باور وي در مورد انجام تكاليف و مسئوليت هاست و با تجربه هاي آموزشي وي در ارتباط مي باشد ينيس[3] (2009) معلم خودكارآمد از فضاي شغلي خود راضي بوده و اين رضايت شغلي فاكتور مهمي در انگيزه معلم خواهد بود و برعكس رضايت شغلي نيز يكي از عوامل مهم در افزايش ميزان كارايي و موفقيت معلمان تلقي مي شود. زماني كه مي گوييم يك فرد رضايت شغلي بالايي دارد، در حقيقت منظور ما اين است كه او به ميزان زيادي شغل خود را دوست داشته، احساسات مثبتي نسبت به آن دارد و از طريق آن توانسته است نيازهاي خود را ارضا كند.فورد[4](2002). همچنين تاكيد بر باورهاي معلمان و تكميل باورها و وظايف حرفه اي آنها ارتباط تنگاتنگي با تدريس حرفه اي آنها دارد (عرفان يلدريم،2011 )[5]. در يك تدريس با كيفيت اگر معلم با دانش آموزان در مورد مسائل بحث كند، دانش آموزان به ارزيابي مسائل بحث شده مي پردازند و فرايند تفكر در زمينه ايده ها و محتواها را مي آموزند كه اين امر زمينه را براي پرورش مهارتهاي فكري آنان فراهم مي سازد. كوليك ومك كاچي[6]( 2004)، به نقل ازپاك مهر(1391).براساس آنچه بيان شد مي توان گفت در كيفيت تدريس بايد بين دانش آموزان و معلم تعامل مناسب ايجاد شود، بازخورد هاي فوري و يادگيري فعال صورت پذيرد تا مهارت هاي فكري دانش آموزان به طريق درستي رشد پيدا كند. اين مقاله مروري با بررسي رابطه بين خود كارآمدي و رضايت شغلي با كيفيت تدريس معلمان ابتدايي پرداخته و نشان مي دهد كه ميان خودكارآمدي و رضايت ارتباطات مستقيمي وجود دارد اما با نگاهي كلان تر در مي‏يابيم كه اثرات خودكارآمدي و رضايت شغلي معلمان در مواردي چون «استرس شغلي»، «ميزان تجربه» و «جنسيت معلمان» نيز اثرگذار است تا جايي كه معلمان با سابقه تر، نه تنها از استرس كمتري برخوردار خواهند بود بلكه ميزان خودكارآمدي و رضايت شغلي آنان نيز افزايش مي يابد.