تأثير 8 هفته تمرين مقاومتي دايره اي بر فاكتورهاي التهابي و تركيب بدني زنان بالاي 50 سال مبتلا به ديابت مليتوس نوع 2

The effect of 8 weeks of resistance training on body composition inflammatory factors and women over 50 years with diabetes

يكي از مهمترين چالش هاي بزرگ دنياي امروزي رويارويي با بيماري هاي غير واگير از جمله ديابت مليتوس نوع2 است. ديابت به ارگان هاي متفاوت از بدن از جله قلب و عروق را تحت تاثير قرار مي دهد. CRP و فيبرينوژن از فاكتور هاي پيشگو خوبي براي بيماري قلبي عروقي ناشي از بيماري ديابت محسوب مي شوند. از آنجايي كه تاثير تمرينات مقاومتي نسبت به تمرينات هوازي كمتر شناخته شده است از اين رو هدف از اين پژوهش بررسي اثر تمرينات مقاومتي دايره اي بر فاكتورهاي التهابي و تركيب بدني زنان بالاي 50 سال مبتلا به ديابت مليتوس نوع 2 مي باشد. مواد و روش ها : 20 زن بالاي 50 سال مبتلا به ديابت مليتوس نوع 2 مراجعه كننده به مركز ديابت بيمارستان 17 شهريورآمل به صورت تصادفي به دو گروه مقاومتي دايره اي(10= n) و كنترل(10= n) تقسيم شدند تمرينات به مدت 8 هفته و هفته اي 3 جلسه با شدت 60 تا 80 درصد يك تكرار بيشينه در سه دايره انجام شد. مقادير CRP و فيبرينوژن پلاسماپيش وپس از هشت هفته تمرين در هر دو گروه با خونگيري از آزمودني ها اندازه گيري شدو تحليل هاي آماري مرتبط روي اين داده انجام شد. نتايج: 8 هفته تمرينات مقاومتي دايره اي تاثير معني داري بر سطوح فيبرينوژن (0.004 =P) پروتئين واكنشگر C (P=0.004 ) و شاخص توده بدني (0.003 =P) ، نسبت كمر به باسن (0.004 =P) و چربي زير جلدي (0.019 =P) داشته است. ميانگين تغييرات از پيش آزمون به پس آزمون در CRPو فيبرينوژن و تركيب بدني بين دو گروه تمرين و كنترل تفاوت معني داري را نشان داده است. در مجموع نتايج پژوهش حاضر نشان مي دهد 8 هفته تمرينات مقاومتي دايره اي تاثير معني داري در كاهش سطوح CRP سرم و فيبرينوژن پلاسما داشته است.