رابطه علم و اراده در حق تعالي از منظر انديشمندان مسلمان و مسيحي

طرح نظريه هاي گوناگون در تعيين نسبت علم و اراده در حق تعالي نزد انديشمندان مسلمان و مسيحي موجب ابهام، تداخل و تعارض آراء گرديده و ضرورت پژوهشي عميق توأم با تبيين نظريه صحيح و اشكالات ساير نظريات را، كه شمّ هاي از موضوع اين مقاله است، هويدا ميگرداند. براين پايه، اين مقاله مي كوشد نخست با تشريح ابعاد مختلف نگاه انديشمندان مسلمان درباره رابطه علم و اراده در حق تعالي، در دو بخش مستقل و بررسي و تحليل هر يك، ضمن توجيه منطقي نظريه معتبر و شناسايي حقيقي نسبت علم و اراده در حق تعالي در نظر ايشان، كه همانا تقدم علم بر اراده است، به بررسي ابعاد مختلف علم و اراده در حق تعالي از منظر متكلمان برجسته مسيحي، جهت تحصيل نظريه هاي صحيح در تشخيص اين ارتباط بپردازد و از رهگذر نقد مستدل فرضيه هاي مختلف در اين حيطه، زمينه پذيرش تفسير برگزيده از منظر ايشان را كه همان اصالت علم است، به نحو منطقي فراهم آورد.