شماره ركورد كنفرانس :
4289
عنوان مقاله :
معناي زندگي و زندگي معنادار از منظر مولانا
پديدآورندگان :
ملكي ياسر دانشگاه يزد
تعداد صفحه :
24
كليدواژه :
مولانا , معناي زندگي
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس ملي فلسفه اسلامي و پرسش هاي پيش رو
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
معناي زندگي از جدي­ترين و مبنايي­ترين پرسش­هايي است كه سابقه­اي چندين هزار ساله دارد و به تاملات فيلسوفانه مدرن و پسامدرن محدود نمي­شود؛ بلكه در آثار فكري فلاسفه مشهور يونان و همچنين ديدگاه­هاي حكماي اسلامي متقدم، مي­توان ردپاي اين پرسش را در لابه­لاي انديشه هاي آنان پيدا نمود. لكن به دليل تحولات تاريخي و دگرگوني­هايي كه در بنيان­هاي فكري و معرفتي بشر پديد آمد، تامل در معنا و ماهيت زندگي در انديشه­هاي فلاسفه مدرن حضوري پررنگ يافت و جهت گيري تازه­اي به خود گرفت، كه از مهم­ترين دلائل آن مي­توان به فجايع انساني و پيامدهاي ناگوار آن در دو جنگ جهاني، و همچنين بن­بست­هاي فكري و كمبودهاي روحي ناشي از سبك زندگي در دوران جديد اشاره نمود. پيرامون معناي زندگي تاكنون، تقريرها و روايت هاي مختلفي بيان شده است كه مي توان آنها را در سه حوزه «ارزش­گرا»، «غايت­گرا» و «كاركرد­گرا» دسته­بندي كرد. اين حيطه­هاي سه­گانه هركدام تبيين و تفسيري خاصي از زندگي معنادار ارائه مي­كنند كه در نوع خود قابل توجه است. اگر رويكرد فلاسفه اسلامي و غربي را در اين باب با يكديگر مقايسه كنيم به دو تفاوت مهم و عمده در آثار آنان پي مي­بريم. اولين تفاوت اينكه معناي زندگي نزد فلاسفه اسلامي ناظر به «كشف معنا»ست و نه «جعل معنا». در حالي كه ديدگاه فلاسفه غربي به خصوص پس از شكل­گيري دنياي مدرن و تغيير نگرش از «ذهن گرايي» به «عين گرايي»، مبتني بر معناسازي و اصالت دادن به پديدارها و نمودهاي ذهني است. تفاوت دوم اين كه فلاسفه اسلامي، معناي زندگي را در پرتو رويكرد غايت گرايانه مورد تحليل قرار مي­دادند و اين درحالي است كه در فلسفه­هاي جديد، نگاه غايت گرايانه تقريباً به حاشيه رانده شد و در عوض، رويكردهاي جايگزين مورد استفاده قرار گرفت. اين تمايز واضح و آشكار در خطوط فكري فلاسفه اسلامي و غربي به خوبي بيانگر، نگرش هاي متفاوت و گاه متضادي است كه در بسته هاي تفسيري آنان از پديده زندگي و معناي مترتب بر آن، به چشم مي­خورد. جلال الدين محمد رومي ملقب به مولوي به عنوان عارفي مسلمان در ادامه سنت فكري انديشمندان اسلامي، افق­هاي تازه­اي را در باب مسئله معنا و به طور خاص معناي زندگي گشوده و نوآوري­هايي را پديد آورده است. با تحليل و بررسي انديشه اين حكيم كم نظير مي­توان رويكرد خاصي به زندگي با عنوان «وجود گرا» را استنباط نمود كه نسبت به حيطه­هاي سه گانه فوق، وسعت و جامعيت بيشتري دارد. از سوي ديگر در آموزه هاي مولانا، مولفه هايي مورد تاكيد قرار مي­گيرد كه هر كدام سهم تعيين كننده­اي در معنادار كردن زندگي انسان ايفا مي­كنند. آن چه در اين مقاله به آن خواهيم پرداخت تبيين دقيق رويكرد وجودگرايي و ارتباط آن با معناي زندگي و همچنين تبيين موشكافانه مولفه­هاي حاكم بر زندگي معنادار در انديشه ماندگار مولاناست.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت