شماره ركورد كنفرانس :
4289
عنوان مقاله :
مسئلة گتيه و پاسخ سهروردي
پديدآورندگان :
عباس‌زاده مهدي پژوهشگاه فرهنگ و انديشۀ اسلامي
تعداد صفحه :
10
كليدواژه :
معرفت , باور صادق موجه , يقين , گتيه , سهروردي.
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس ملي فلسفه اسلامي و پرسش هاي پيش رو
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
در معرفت‌شناسي معاصر، ايراداتي به تعريف معرفت به «باور صادق موجه» (justified true belief) وارد شده است كه يكي از مهم‌ترين آن‌ها مثال‌‌هاي نقض (counter-examples) معرفت‌شناس معاصر ادموند گتيه است. اين مثال‌هاي‌ نقض نشان دادند كه گاه ممكن است گزاره‌اي هم از سنخ باور باشد، هم صادق باشد و هم موجه، اما با اين حال متعلَّق معرفت نباشد يا نتوان آن را معرفت ناميد. پاسخ‌هايي به مثال‌هاي نقض فوق، از سوي معرفت‌شناسان غربي داده شده است. اما در اين ميان، به نظر مي‌رسد با بهره‌گيري از ديدگاه سهروردي (شيخ اشراق) در باب معرفت و يقين نيز مي‌توان پاسخ‌‌هايي براي مثال‌هاي نقض فوق تدارك كرد و از تعريف سه جزئيِ معرفت دفاع كرد. اولاً به باور او، معرفت معادل است با معرفت يقيني و لذا معرفت غيريقيني معرفت حقيقي تلقي نمي‌شود. تعريف او از يقين داراي سه مؤلفة اساسي است: باور به مفاد يك گزاره، صدق آن گزاره، و باور به انتفاء نقيض آن گزاره. بدين ترتيب، يقين از «ظن» جدا مي‌شود. ثانياً او فيلسوفي مبناگرا است. به باور او، توجيه نيازمند دلايل قطعي است، يعني يا بايد خودِ گزاره‌اي كه موجّه فرض شده است، بديهي باشد و يا بايد بالمآل (و در فرآيند استدلال) به يك گزارة بديهي بازگردد. با توجه به اين دو نكته، مي‌توان اظهار داشت كرد كه در مثال‌هاي نقض گتيه اولاً معرفت حقيقي شكل نگرفته بلكه معرفت ظني حاصل شده است و ثانياً در باور به صدق گزاره حقيقتاً توجيه لازم وجود نداشته است. بنابراين، تعريف معرفت به باور صادق موجه، تعريفي مناسب و جامع و مانع است و نيازمند تكميل يا افزودن شرط يا شروط ديگري نمي‌باشد.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت