ارائه‌ي روشي كاربردي مبتني بر متغيرهاي زباني فازي جهت اولويت‌بندي ماشين‌آلات توليدي (با تمركز بر رفع چالش‌هاي اولويت‌بندي)

مساله اولويت‌بندي ماشين‌آلات در سيستم‌هاي توليدي، را مي‌توان پايه و اساس مديريت صحيح دارايي‌هاي فيزيكي سازمان به شمار آورد. اولويت‌بندي تجهيزات همواره با چالش‌هايي مواجه است كه شناسايي معيارهاي مناسب، پيچيده و طولاني شدن فرآيند اولويت‌بندي، وزن‌دهي معيارها و محدوديت‌هاي ناشي از قضاوت شفاهي خبرگان، چهار چالش مهم در اين رابطه مي‌باشد. در اين مقاله يك روش كاربردي براي اولويت‌بندي تجهيزات پيشنهاد شده كه رفع چالش‌هاي چهارگانه فوق را مدنظر قرار داده است. بر اين اساس، سعي شده با مطالعه منابع علمي و مصاحبه با خبرگان و فعالان حوزه نت صنعتي، معيارهاي مناسب جهت اولويت‌بندي تجهيزات شناسايي گردد. از طرفي، جهت رفع چالش وزن‌دهي معيارها و كاهش عدم قطعيت موجود در قضاوت شفاهي كارشناسان، از متغيرهاي زباني فازي استفاده نموده‌ايم. بمنظور كاهش محدوديت‌هاي ناشي از قضاوت شفاهي خبرگان، بازاي هر معيار شاخص‌هايي ارائه و متناسب با هر شاخص يك نمره ارزيابي قطعي پيشنهاد شده است. در ادامه، يك روش محاسباتي موثر و كاربرپسند براي اولويت‌بندي ماشين‌آلات توسعه يافته كه فاقد پيچيدگي و مراحل اجرايي طولاني است. درنهايت مراحل انجام كار بصورت گام به گام با بياني واضح و در قالب يك مثال كاربردي تشريح شده كه بر اساس آن، ماشين‌آلات در سه گروه A (تجهيزات بحراني)، B (تجهيزات مهم) و C (تجهيزات معمولي) طبقه بندي مي‌شوند. اثربخشي و كاربري آسان در صنايع مبتني بر سيستم‌هاي توليدي پيوسته و گسسته از مزاياي روش پيشنهادي به شمار مي‌روند.