شماره ركورد كنفرانس :
4315
عنوان مقاله :
تحليل ساختار وعناصر روايت در باب چهارم كتاب فرج بعد از شدت حكايت الرابعه عشر برپاية نظرية گريماس
پديدآورندگان :
مخبرياني مرجان marjan.mokhberiani@yahoo.com دكتراي تخصصي زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهركرد
كليدواژه :
روايتشناسي , عناصر روايي , گريماس , فرج بعد شدت , حسين بن اسعد دهستاني.
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
يكي از مهمترين حوزههاي نظرية ادبي مدرن، روايتشناسي است كه از نتايج ساختارگرايي است. ساختار داستاني ماهيتي دارد كه با تاثير از عناصر خود، شكلي كنشي و روايي ميپذيرد. نويسنده براي شكلگيري داستان خود با بهرهگيري از ساختار و عناصري مانند: زاويه ديد، نقطة اوج، شخصيتها، طرح و نقشه، چهارچوب داستاني را پي ميريزد. اين پژوهش به بررسي ساختار داستان و عناصر روايت، در حكايتِ باب چهارم از كتاب فرج بعد از شدت پرداخته است. الگوي كنش گريماس براي تحليل ساختار حكايت مدّ نظر نگارنده بود. در تحليل موقعيت ابتداييِ ساختار داستان، توجه به نظريههاي ژان ميشل آرام و فراسوا زروار راهگشاي مطالعات قرار گرفت. لكن در ابتدا با توجه به موضوع پژوهش، با تحليلي از روايت شناسي ساختگرا و تبيين مولفههاي آن، عناصر روايت را بررسي كرده و سپس به تعيين مناسبتهاي بين آنها ميپردازيم. اين عناصر ابتدايي زمينهساز سير آتي روايتها بوده و طرحي استوار را مبني بر روابط علّي و معلولي پي ريزي نموده است.