شماره ركورد كنفرانس :
4315
عنوان مقاله :
تحليل نقش هاي كاركردي اشعار مولوي براساس بافت موقعيتي رسالة سپهسالار از ديدگاه عمليات ارتباط ياكوبسن
پديدآورندگان :
فقيه ملك مرزبان نسرين nasrinfaghih@yahoo.com دانشيار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه الزهرا(س) , عليرضا زينب alireza_parisa@yahoo.com دانشجوي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه الزهرا
تعداد صفحه :
25
كليدواژه :
رسالة سپهسالار , ياكوبسن , شعرشناسي مولوي , ساخت گرايي , نظرية ارتباط
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي متن پژوهي ادبي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
رسالة سپهسالار، يكي از قديمي ترين اَسناد تاريخي موجود دربارة زندگي مولاناست. ازين رو در شناخت شخصيت مولانا و هم عصران وي و همچنين شناخت دقيق تر بعضي آداب و رسوم و مناسبات آن زمان، متن تاريخي قابل استناد و شايان توجهي به‌حساب مي‌آيد. بخشي از گفتمان حاكم بر اين كتاب اختصاص دارد به شأن سرايش برخي از اشعار توسط مولانا؛ كه اين امر نشانگر بافت موقعيتي حاكم بر ذهن مولوي به‌عنوان گوينده در سطح عاطفي كلام و وضعيت شنونده به‌عنوان مشارك در سطح ترغيبي كلام، در پيامي بخصوص يعني شعر ويژة مولاناست. ياكوبسن، به‌عنوان زبان‌شناسي كه بر ادبيت همواره تأكيد داشته است و در تحليل شعر، راه روشني را پيش روي پژوهندگان قرار داده، با تبيين 6 مؤلفة عاطفي، ترغيبي، ارجاعي، فرازباني، همدلي، ادبي امكان خوانش شعر را در لايه‌اي عميق‌تر و كاراتر فراهم آورده است. در اين مقاله سعي شده است تا برخي از اشعار مولانا كه توسط فريدون سپهسالار نقل شده از منظر ساخت-گرايي ياكوبسني مورد تحليل قرار بگيرد. در پژوهش پيش رو خواهيم ديد كه خوانش اشعار بدون توجه به بافت موقعيتي، موجب پنهان ماندن برخي از كاركردها و درنتيجه عدم فهم كامل پيام شاعر مي‌شود. آن‌گونه كه به‌طور مثال در اغلب اشعاري كه ظاهراً كاركرد ادبي يا عاطفي صِرف دارند، كاركرد ارجاعي يا ترغيبي نهفته است كه تنها با خوانش در بافت موقعيتي خود را آشكار مي‌كنند. همچنين به دليل بداهه بودن شعر مولوي و درنتيجه نزديكي زبان شعر به زبان گفتار، شاهد درهم تنيدگي انواع كاركرد خواهيم بود.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت