اعجاز قرآن كريم در شناسايي و مهار آثار نوروبيولوژيك استرس هاي جنسي

از ديدگاه نوروبيولوژي، تحريك هـاي جنسـي مـداوم بـه عنـوان عامـل اسـترسزا شـناخته مـي شـوند كـه بـا ارضـاي صحيح ميل جنسـي، ايـن اسـترسهـا مهـار مـيگردنـد ولـي درصـورت عـدم پاسـخ مناسـب بـه آنهـا، مـيتواننـد موجـب بـرهمخـوردن تعـادل هورمـونهـاي جنسـي و هورمـونهـاي استرسـي و درنتيجـه، بـروز آثـار نـامطلوبي شامل تنشهـاي روانـي، تغييـر خلـق و خـو، اخـتلال در تمـايلات جنسـي، برخـي بيمـاريهـا و انحرافـات جنسـي، بلـوغ زودرس و آسـيبهـاي خُلقـي و روانـي ناشـي از آن و نيـز آسـيب بـه عملكـرد مغـز شـوند. شـدت و تـداوم تحريكـات اسـترسزاي جنسـي، مـيتوانـد سـطح توقـع فـرد را در ارضـاي جنسـي بـالا ببـرد و بـه دليـل ايجـاد نارضايتي، عدم ارضاي جنسـي و بـيميلـي جنسـي نسـبت بـه همسـر، موجـب بـروز رفتارهـاي هيجـاني و خـارج از كنتـرل، بــروز بــيعفتـي و بــيشفعــالي جنســي در جامعـه گــردد و بــه گســترش طـلاق بينجامــد، چراكــه عــدم رضـايت از شـريك جنسـي، فـرد را بـه روابـط ناسـالم جنسـي در بيـرون از حـريم خـانواده و بـه تحريـككننـدگان جنسي ديگري غيـر از همسـرش متمايـل مـينمايـد. قـرآن كـريم بـا شـناخت درسـت عوامـل اسـترسزاي جنسـي و پيامدهاي آن، فرهنگ عفاف و حجـاب را در چـارچوبي حكمـت آميـز ارائـه كـردهاسـت تـا تحريـكگـري جنسـي را تنها در فضاي مناسب روابط همسـري منحصـر نمايـد و بـا پيشـگيري از تـأثير منفـي تحريـكگـريهـاي مـداوم جنسي در سطح جامعـه، از آسـيبهـاي يادشـده جلـوگيري گـردد. حجـاب و عفـاف از ديـدگاه نوروبيولـوژي، خـود داراي دو جنبــه اســت؛ يكــي اينكــه شــخص وروديهــاي تحريــك جنســــي را دريافــت نكنــد و ديگــر اينكــه، از اعمالي كه بطور طبيعي به تحريـك جنسـي ديگـران مـيانجامـد، خـودداري كنـد. بـر اسـاس سـاختار مغـزي زن و مـرد، خصوصـا در بخـش هيپوتـالاموس كـه منتهـي بـه فعاليـت بيشـتر غـدد جنسـي در مـردان نسـبت بـه زنـان ميشود، بنظر ميآيـد نقـش زن در جلـوگيري از ايجـاد محـركهـاي جنسـي و نقـش مـرد در كنتـرل وروديهـاي تحريـك جنسـي، اهميـت بيشـتري دارد. همچنـين، بـه دليـل بزرگتـر بـودن انـدازه بخـش آميگـدال مغـز، مـردان پاسخهاي قويتـري بـه تحريكـات جنسـي مـيدهنـد و اگـر وروديهـاي تحريـكآميـز جنسـي يكسـاني بـه مـرد و زن وارد كنـيم، بـراسـاس سـطح تحريـكپـذيري بيشـتر مـرد، انتظـار مـيرود پاسـخهـاي هيجـاني بيشـتري بـروز دهد و توانايي كنترل هيجاني پـائينتـري داشـتهباشـد، بـههمـين دليـل اگرچـه تحريـكگـري جنسـي مـردان هـم ميتواند براي زنان و مـردان ديگـر هيجـانبرانگيـز باشـد ولـي تحريـكگـري جنسـي از سـوي خـانمهـا، اثـر بسـيار شديدتري بـر مـردان مـيگـذارد و ايـن امـر، لـزوم پوشـيدگي و رفتـار عفيفانـه را از سـوي زنـان اهميـت بيشـتري ميبخشـد. مـردان نيـز بايـد بـا رعايـت عفـاف و پرهيـز از نگـاههـاي شـهوتانگيـز و پرهيـز از اخـتلاط بـا نـامحرم، وروديهاي حسي خود بويژه بينايي را كنترل كنند تا آثار نامطلوب استرسهاي جنسي بروز نكند.