شماره ركورد كنفرانس :
4339
عنوان مقاله :
رسانه ها، محملي براي احياي اسباب بازي هاي محلي بر اساس نظريه شناختي آلبرت بندورا
پديدآورندگان :
مسعودي امين زهرا masoudiamin@alzahra.ac.ir عضو هيات علمي دانشگاه الزهرا , ابراهيمي سوسن Susaneb7@gmail.com دانشجوي كارشناسي ارشد ارتباط تصويري دانشگاه الزهرا
كليدواژه :
رسانه , اسباب بازي هاي محلي , نظريه شناختي آلبرت بندورا
عنوان كنفرانس :
نخستين كنفرانس ملي اسباب بازي و سرگرمي ايراني
چكيده فارسي :
اسباب بازي هاي بومي در حال فراموشي هستند. اين نقيصه در جامعه امروزي به راحتي قابل مشاهده است. كودكان نسبت به محيط خود دايماً در حال تعامل هستند و در اين تعاملات الگوهايي هاي را برمي گزينند. گزينش اين الگوهايي كه مدام در حال تغيير و تحول هستند، معمولاٌ از طريق رسانه ها صورت مي گيرد. اما آنچه در اين بين اهميت دارد الگوهاي وارداتي هستند كه تحت تكرار نمايش، تقويت شده و به صورت عناصر مهم در ذهن كودك حك مي شوند. از اين روست كه اسباب بازي هاي بومي كه محلي براي ارايه، الگوسازي و تقويت خود ندارند كم كم به فراموشي سپرده مي شوند. آلبرت بندورا، يكي از مهمترين روانشناسان تأثيرگذار در تاريخ اين علم است. به اعتقاد بندورا، آموزش و فراگيري رفتارهاي جديد در انسان، بيشتر از طريق الگوسازي از رفتارهاي ديگران رخ ميدهد كه به دو صورت تجسمي( تصوير ذهني پديده ها) وتجسم كلامي بازنمايي مي شود. در بازنمايي تجسمي در نتيجه ي تكرار مشاهدات، محركات سرمشق سرانجام تصويرهاي ذهني پايدار و قابل بازيابي از عملكردهاي سرمشق را در مشاهده گر توليد مي كنند. با توجه به اين نظريه اين پژوهش توصيفي-تحليلي با تطبيق نمونه هايي از اسباب بازي هاي محلي و اسباب بازي هاي وارداتي به دنبال دلايل عدم تمايل كودكان به بازي با اسباب بازي هاي بومي مي پردازد و با بهره گيري از نظريه شناختي بندورا به اين نتيجه مي رسد كه چنانچه اين اسباب بازي ها تحت تكرار مشاهده و الگوسازي(به خصوص رسانه ها)، تقويت شوند، كودكان به آن ها علاقمند شده و از طريق آنها با فرهنگ جامعه خود نيز آشنايي بيشتري پيدا مي كنند.