ارتباط بين هوش معنوي با تعارضات سازماني در كاركنان شركت گوشتي كاله آمل

از حوزه هاي مهم و جالب پژوهشي در سال هاي اخير مبحث هوش معنوي است كه در زمينه شغلي و اجتماعي كاربرد فراوان دارد. هوش معنوي از جمله موضوعاتي مي باشد كه سعي در تشريح و تفسير جايگاه احساسات و عقايد و باورها در توانمنديهاي انساني دارد. مديران برخوردار از هوش هاي معنوي، رهبران موثري هستندكه اهداف را با حداكثر بهره وري، رضايت مندي و تعهد كاركنان محقق مي سازند. هدف اين تحقيق بررسي ارتباط بين هوش هيجاني با تعارضات سازماني در كاركنان شركت گوشتي كاله آمل مي باشد. در اين پژوهش از روش نمونه گيري تصادفي ساده استفاده شده است. براي اندازه گيري هوش هيجاني از پرسشنامه استاندارد گلمن استفاده شده است. پايايي پرسشنامه بر اساس آلفاي كرونباخ و با ضريب 0.867 تاييد شده است. داده هاي بدست آمده از پرسشنامه با نرم افزار spss و با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج آزمون فرضيه اصلي تحقيق نشان داد به طور كلي بين هوش معنوي با تعارضات بين فردي رابطه معكوس و معني داري وجود دارد.