شماره ركورد كنفرانس :
4348
عنوان مقاله :
بررسي اعتماد اجتماعي در نامه پنجاه و سوم نهج البلاغه (رويكرد جامعه شناختي)
پديدآورندگان :
حسيني سيد مهدي hosseini213@yahoo.com كارشناس ارشد، دانشگاه بيرجند , قاليبافان سيدحسن ghalibafan1345@yahoo.comsh. استاديار ، دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه بيرجند , آخوندي محمدباقر Akhondi@birjand.ac.ir استاديار، دانشكده ادبيات و علوم انساني ، دانشگاه بيرجند
كليدواژه :
اعتماد اجتماعي , نهج البلاغه , سرمايه اجتماعي
عنوان كنفرانس :
سومين كنگره بين المللي فرهنگ و انديشه ديني با رويكرد زمينه سازان ظهور
چكيده فارسي :
اعتماد اجتماعي از عناصرضروري زندگي جمعي است كه امروزه به عنوان يكي از مهم ترين مسايلي كه جوامع با آن مواجه اند، مطرح مي شود. يافته هاي متعدد پژوهشي ومشاهدات عيني نشان ازكاهش اعتماد اجتماعي به عنوان شاخص سرماية اجتماعي درجامعه و بويژه بين مردم و نظام سياسي دارد و آن را به يك مسأله اجتماعي و اولويتي مهم تبديل نموده است . باتوجه به اسلامي بودن نظام سياسي ضرورت يافتن راهكارهاي تقويت اعتماد اجتماعي از متون ديني به خصوص نهج البلاغه، نمايان است . درهمين راستا اين پژوهش به دنبال كشف اعتماد اجتماعي در نهج البلاغه(نامه53) وبررسي آن با رويكرد جامعه شناختي است . پژوهش حاضر از لحاظ ماهيت كيفي و بر اساس روش گراندد تئوري يا نظريه داده بنياد انجام شده است . با استفاده از روش تحقيق داده بنياد و تجزيه متن واختصاص 268 كد و استخراج مفاهيم اصلي ، فرعي و سپس مقوله بندي و اختصاص55 مقوله محوري (ويژگي هاي حاكم اسلامي ، نقش هاي حاكم اسلامي ، علل اعتماد اجتماعي و ...)و 130 مقوله فرعي(دينداري ، پايبندي به تعهدات ، حق مداري ، ارتباط عام گرايانه و مستقيم با مردم و...) مشخص گرديد كه آموزه هاي نهج البلاغه حاوي غني ترين مؤلفه هاي اعتماد اجتماعي است كه به دليل وجود روح خدامحوري در تمامي مؤلفه ها مانند عدالت ، انصاف ، صداقت وريشه هاي گستردة درون فردي ازتمام مؤلفه هاي رايج اين مفهوم درغرب متمايز است. بر اساس يافته هاي پژوهش مي توان اين چنين نتيجه گيري نمود :
بار اصلي ايجاد ، حفظ و تقويت اعتماد اجتماعي برعهدة حاكميت ومديران قرار گرفته است و البته وظايف فردي آحاد جامعه كه درراستاي وظايف شهروندي ومسؤليت هاي اجتماعي انجام مي شود نفي نگرديده است و دليل آن نيز وجود حقوق متقابل بين حاكم و مردم است . بنابراين حاكم اسلامي بايد به صورت مبنايي و اساسي به مباني فردي ،خودسازي واصلاح رابطه خود با خدا اهتمام ورزد و با استحكام آن در وجود خود و بهره گيري از مؤلفه هاي فردي و اجتماعي به توليد ، انباشت و بازتوليد اعتماد اجتماعي در جامعه بپردازد .