نقش فلسفه تعليم وتربيت اسلامي درمقابله بابحران اخلاقي خانواده درجامعه ي مدرن

خانواده به عنوان بنيادي‏ ترين و مهم‌ترين نهاد اجتماعي و انساني، در شكل‏ گيري و تكميل هويت افراد و جامعه نقش به سزايي دارد و در طول تاريخ، ارزش و جايگاه بالايي در تربيت و رشد افراد جامعه داشته است. امروزه فروپاشي مرزهاي اطلاعاتي، شتاب تحولات و پيشرفت فن آوري، تأثيرات عميق و شگرفي بر جنبه‌هاي مختلف سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و تربيتي جوامع برجا گذاشته است. همگام با اين تحولات، ارزش‏ها و كاركردهاي خانواده نيز دچار دگرگوني‏ هايي شده است. خانواده در گذشته مهم‌ترين و اصلي‏ ترين نهاد تربيتي و هويت‏ ساز بود، در حالي كه اكنون با ورود فن آوري هاي رسانه ‏اي، رقبايي پديد آمده‏اند كه كاركردهاي سنتي خانواده را با چالش روبه ‏رو ساخته ‏انداستواري و تحكيم روابط خانوادگي، نقش مؤثر و مثبتي در بهبود روابط اجتماعي و كم شدن مشكلات جامعه دارد و اساسا براي تحقق يك جامعه پويا و معنوي، پيش از هر چيز بايد خانواده اي سالم و معنوي داشته باشيم،زيرا اجتماع سالم، در گرو خانواده هاي سالم است..انسان معاصر،از جهات بسياري با انسان هاي پيش از خود تفاوت دارد. با پيشرفت تكنولوژي و مدرن شدن خانواده ها، كاركردهاي مذهبي و تربيتي آنها بي تأثير و با بحران هاي جدي روبه رو شده است :در اين مقاله به بررسي بحران هايي نظير بحران هاي معرفتي،اخلاقي،رواني ومعنوي وزيست محيطي كه نتيجه ي عدم توجه يا كم توجهي نسبت به خودشناسي- شناخت هويت فردي واجتماعي انسان ميباشد ،ورود تعليم و تربيت جديد به ايران و ظهور پيش‏درآمدهاي اجتماعي و اقتصادي مقتضي آموزش و پرورش نوين كه مشتمل بر نقد و خرده‏گيري بر تربيت سنتي و از جمله تربيت اسلامي بود، ترديدهايي را در با ب ضرورت، امكان و كارآمدي تربيت اسلامي برانگيخت. اين امر به بررسي تربيت اسلامي به عنوان يك موضوع سياسي ـ فرهنگي مستقل در محافل ديني پرداخته است. .براي دستيابي به اين مهم از روش تحليل محتواي كيفي استفاده شد،اطلاعات با استفاده از روش كتابخانه اي جمع آوري و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج بدست امده بيانگر ان است كه نقش خانواده به عنوان واحد اصلي و عنصر تأثيرگذار بر روابط، رفتارها و خصوصيات ذاتي و اكتسابي اعضا، واضح و غيرقابل ترديد است. همين امرباعث شده خانواده همواره عنصر اصلي مطالعات و پژوهش هاي اجتماعي قرار گيرد .همچنين تأثير آن بر موفقيت ها يا آسيب هاي فردي و اجتماعي در موضوعات مختلف سنجيده شود. از سوي ديگر درمان اصلي اسيب هاي خانواده امروزي تقويت ايمان و معنويت است .ضعف در باورها و بي توجهي به نقش دين ، خانواده امروزي را در برابر هرهجومي آسيب پذير كرده است.در نتيجه مكتب اسلام براي تربيت در تمام مراحل و مقاطع زندگي دستورهاي ويژه اي داده است تا انسان از كانون خانواده و در آغوش والدين، معلم ، فرهنگ تعليم و تربيت مناسب و لازم را ببيند و براي مراحل عالي تر زندگي انساني آماده شود و پرورش يابد.