شماره ركورد كنفرانس :
4355
عنوان مقاله :
بررسي اثر تمرينات كاتسو بر ميوستاتين عامل مرتبط با هايپرتروفي عضلاني
پديدآورندگان :
متين فر پريناز matinfarp@gmail.com كارشناس ارشد فيزيولوژي ورزشي. دانشگاه ازاد واحد اسلامشهر. اسلامشهر . ايران , زيرراهيان فاطمه matinfarp@gmail.com عضو باشگاه پژوهشگران جوان، واحد بوشهر، بوشهر، ايران , كلاني فريده matinfarp@gmail.com كارشناس ارشد فيزيولوژِي ورزشي دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد. مشهد. ايران
كليدواژه :
تمرينات با محدوديت جريان خون , قدرت , ميوستاتين , حجم بازو
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس ملي علوم ورزش و يافته هاي كاربردي
چكيده فارسي :
تمرين مقاومتي طولانيمدت باعث سازگاريهايي در بدن انسان ميگردد كه عبارتاند از: سازگاريهاي عصبي- عضلاني، هورموني، بافت پيوندي و قلبي و عروقي است. در اثر تمرينات مقاومتي طولانيمدت سازگاريهايي در سيستم عضلاني از جمله افزايش اندازه تارهاي عضلاني يا همان هايپرتروفي ايجاد ميشود هايپرتروفي عضلاني تحت تأثير عوامل مختلفي ازجمله سلولهاي ماهوارهاي است كه هنگام تمرين و مخصوصاً تمرين مقاومتي برونگرا كه باعث ايجاد آسيب در سطح سلول و در نتيجه فعالسازي سلولهاي ماهوارهاي ميشود منجر به افزايش حجم عضلاني يا همان هايپرتروفي ميگردد.فاكتور مهار گر رشدي وجود دارد كه افزايش آن موجب رشد منفي بافت عضله ميشود كه تحت عنوان ميوستاتين شناخته ميشود. ميوستاتين يك عضو جديد خانواده بزرگ فاكتور رشدي تغيير شكل دهنده- بتا است كه بيان آن به طور منفي رشد عضله اسكلتي را تنظيم ميكند. انجام تمرينات مقاومتي همراه با كاهش جريان خون بهصورت انقباض ايزومتريك سبب فشار كمتري بر مفاصل ميشود. تمرينات انسداد عروقي يا كاآتسو تمرينات جديدي هستند كه در شرايط محدود كردن جريان خون به عضلات اجرا ميگردد. بنابراين افرادي كه بدنبال افزايش قدرت يا هايپرتروفي عضلاني هستند ولي به دلايلي قادر به استفاده از وزنههاي سنگين نيستند مي توانند از اين روش هاي تمريني استفاده كننند. بدين منظور 30 زن غير فعال به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند و سپس بصورت تصادفي به سه گروه(10 نفري) تمرين مقاومتي سنتي، گروه تمرين مقاومتي با محدوديت جريان خون و كنترل تفكيك شدند. گروه هاي تجربي به مدت 6 هفته تحت مداخله تمرينات كاتسو و سنتي قرار گرفتند. مداخله گروه محدوديت جران خون بدين شكل بود كه ابتدا يك ران بند و بازوبند فشاري طراحي شد كه در قسمت فوقاني هر دو پا بسته مي¬شد. تمرين در هفته اول ميزان انسداد در پايين تنه 160 ميلي متر جيوه بود . هفته اي 20 ميلي متر جيوه به فشار انسداد افزايش يافت. و در هفته چهارم و ششم فشار انسداد به 220 و 240 ميلي متر جيوه رسيد. براي بررسي فرضيه هاي پژوهش از آزمون تحليل واريانس يكراهه و آزمون تعقيبي بونفروني استفاده شد. يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد كه تمرينات با محدوديت جريان خون به نسبت تمرينات مقاومتي سنتي موجب تغيير معناداري در ميزان قدرت عضلاني بالاتنه و حجم بازو در زنان غير ورزشكار و بدنساز مبتدي مي شود. همچنين ديگر يافته هاي پژوهش حاضر نسان داد كه بين گروه هاي تمرينات محدوديت جريان خون و سنتي با گروه كنترل در ميران افزايش ميوستاتين و تستوسترون تفاوت معناداري وجود دارد(p 0.05). سازوكار تمرينات انسدادي بهطور دقيق شناسايي نشده است، اما ساز كار احتمالي براي تمرين مقاومتي با شدت كم همراه با انسداد،1) افزايش ترشح هورمون رشد بهواسطه تجمع متابوليت ها مثل لاكتات و يون هيدروژن درون عضله فعال 2) عوامل رشد موضعي و مسيرهاي سيگنالي درونسلولي 3) فراخواني بيشتر تارهاي تند انقباض در شرايط هايپوكسي ميباشد. در تمرين با شدت كم به همراه كاهش جريان خون به دليل كمبود خون در عضله و درنتيجه كمبود اكسيژن در دسترس، فشار متابوليكي افزايشيافته و آوران هاي III و IV را تحريك ميكنند كه اين تحريك باعث مهار يا كاهش فعاليت واحدهاي حركتي ST و بهكارگيري بيشتر واحدهايي حركتي FT ميشود، درنتيجه تكيهبر عضلات نوع II و متابوليسم غير هوازي بيشتر ميشود كه اين درگيري بيشتر تارهاي عضلاني نوع II باعث پاسخهايي هورموني شديدتر، افزايش فشار مكانيكي و افزايش انباشت متابوليت ها گردد. افزايش انباشت متابوليت ها بهنوبه خود باعث تحريك توليد فاكتورهاي رشد محيطي و موضعي ميگردد و درنتيجه همانندسازي و ترجمه پروتئينها افزايش مييابد؛ كه سبب رشد و هايپرتروفي عضلاني مي شود.