تبيين ارتباط ميزان استفاده از IT با درجه تحقق ابعاد سازمان يادگيرنده در ادارات كل ورزش و جوانان استان مازندران

به دليل ماهيت عصري كه در آن به سر مي بريم تفاوت بسياري ميان سازمان هاي امروزي و گذشته وجود دارد، يكي از ويژگي‌هاي اساسي سازمانهاي جديد شكل گيري آنها بر مبناي يادگيري است. بنابراين مديران و كاركنان، همواره در حال يادگيري بوده و مهارتهاي جديد كسب مي كنند چرا كه قدرت هر سازمان متناسب با ميزان آموزش دائمي مديران و كاركنان آن است (نيلي پور و قربي،2014). پيشرفت‌هاي عظيم و شگفت‌آور در علم و تكنولوژي، سازمانها را سخت متحول كرده و اين تغيير با سرعت فزاينده‌اي ادامه خواهد داشت. در چنين شرايطي به سازمانهايي نياز خواهيم داشت كه درآنها تحولاتي آگاهانه و نوآوري‌هاي مفيد صورت گيرد. قبول تحول در دنياي كنوني يكي از بزرگترين عوامل دوام و بقاي سازمانهاست. شدت و عمق اين تغييرات به اندازه‌اي است كه نياز به روشهاي جديد و تكامل يافته‌اي براي مقابله، هماهنگي و تطبيق با آن را ايجاب مي‌نمايد. سازماني كه پاسخگوي نياز در مقابل اين تغيير و تحولات باشد به سازمان يادگيرنده معروف است (گروليك ،2015). با عنايت به اينكه در سازمان يادگيرنده همچون مديريت دانش، تكنولوژي اطلاعات نقش عمده‌اي را ايفا مي كند و بي شك يكي از مهمترين پديده هاي هزاره سوم رشد چشمگير و روز افزون IT و تاثير آن بر تمامي جوانب زندگي بشر است بنابراين يكي از اين جنبه ها نيز كه به شدت تحت تاثير اين پديده قرار گرفته بحث سازمان‌ها ي يادگيرنده مي‌باشد. امروزه با نگاهي به اين تغييرات در مي‌يابيم كه سازمانها از جهات گوناگوني نظير چگونگي انجام كار، سرعت، دقت و سهولت در انجام كارها به طور بنيادي دچار دگرگوني شده اند و از اين رو ساختارهاي سنتي سازمان ها شكسته و دچار تحولات اساسي شده است(حميدي، خبيري و فلاح ،1385). سازمان‌هاي ورزشي عصر حاضر در معرض تغييرات ناپيوسته‌ قرار دارند. ارتباط و تعامل اين سازمان‌ها با عوامل مختلفي چون دولت، بخش خصوصي، حاميان مالي و ساير سازمان‌هاي ورزشي ملي و بين‌المللي و مهم‌تر از همه عوامل اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي همگي دست به دست هم داده‌اند تا محيطي پرتلاطم را براي اين سازمان‌ها ايجاد كنند. بنابراين ايجاد سازمان‌هاي يادگيرنده در ورزش مي‌تواند سازمان‌هاي ورزشي را تا حدود زيادي در برابر تغييرات محيطي محافظت كند. (لندويك و گويسپ ،2007). اين پژوهش به كم و كيف اين وابستگي در اداره كل ورزش و جوانان استان مازندران پرداخته است.در اين پژوهش از مدل ابعاد سازمان يادگيرنده كه توسط مارسيك و واتكينز مطرح گرديد استفاده شدكه درآن پژوهشگران تأثير عوامل وضعي مانند محيط، ساختار، استراتژي و غيره را بر يادگيري در سازمان مورد تأكيد قرار داده‌اند(محمد اسماعيل و قلي پور ،1387). لذا اين پژوهش در پي پاسخ به اين سؤال بود كه در اداره كل ورزش و جوانان استان مازندران اين عامل(IT) تا چه اندازه با ابعاد سازمان يادگيرنده مرتبط است . روش انجام اين تحقيق توصيفي از نوع همبستگي، به لحاظ هدف كاربردي و روش جمع‌آوري اطلاعات ميداني بود. جامعه آماري پژوهش را كارمندان تمام وقت اداره كل ورزش وجوانان استان مازندران تشكيل مي‌دادند. درتحقيق حاضر حجم نمونه ازطريق جدول مورگان 188 نفر به دست آمد. براي گردآوري اطلاعات از پرسشنامه هاي استاندارد شده IT و ابعاد سازمان يادگيرنده استفاده شد. روايي صوري پرسشنامه با بهره‌مندي از نظرات اساتيد مديريت ورزش مطلوب تشخيص داده شد و پايايي پرسشنامه ها ازطريق آلفاي كرونباخ براي پرسشنامه IT ، 0/94 و براي پرسشنامه ابعاد سازمان يادگيرنده 97/ 0 محاسبه و تعيين شد. براي تجزيه وتحليل داده ها از روش‌هاي آمارتوصيفي و آمار استنباطي(كلموگروف اسميرنوف ، ضريب همبستگي پيرسون و آزمون t تك نمونه اي) استفاده شد.و با استفاده از نرم افزار17spss و lisrel آزمون گرديده است. نتايج پژوهش نشان داد كه بين فن آوري اطلاعات و درجه تحقق ابعاد سازمان يادگيرنده در همه ابعاد همبستگي مثبت و معنادار وجود دارد و ابعاد سازمان يادگيرنده در ادارات كل ورزش وجوانان استان مازندران درسطح مطلوبي قرار ندارد. با توجه به اينكه بين فن آوري اطلاعات با كليه ابعاد سازمان يادگيرنده رابطه مثبت و معني داري مشاهده شد، اين موضوع مي‌تواند به مديران ياري رساند تا براي افزايش يادگيري مداوم، گفت و شنود در بين كاركنان، يادگيري تيمي، توانمند سازي افراد، سيستم هاي ادغام شده، پيوند با سيستم و رهبري راهبردي، خصوصا ابعادي چون پيوند با سيستم، توانمند سازي و يادگيري مداوم با توسعه و استفاده بهينه از فن آوري اطلاعات همت گمارده و با تقويت و گسترش فن آوري اطلاعات(IT) مي توانند زمينه تقويت ابعاد سازمان يادگيرنده را در اداره كل ورزش و جوانان استان ايجادنمايند.