بررسي ويژگي هاي صوتي و تصويري تبليغات تلويزيوني موردتوجه كودكان

تلويزيون بر روي نگرشها، رفتارها و ارزشهاي مخاطبان به خصوص كودكان تأثير گذاراست(بايردبردبنر ،نش ، پاين و مسر ،2009 به نقل از بويلند جاسون و هالفورد ،2013).لوينگستون و هلسپر (2006) معتقدند كه كودكان بزرگتر بيشتر ممكن است بهوسيله جريان فرايند مركزي از پيام محصول، و كودكان كوچك‌تر بهوسيله جريان فرايند پيرامون يعني تصاوير، صداها، جلوههاي ويژه، شخصيتهاي كارتوني و ... متقاعد شوند. بنابراين در تناقض بين توانايي ادراك مفهوم تبليغات و نقص پردازش اطلاعات در سن 6 تا 9 سال از يك سو و اثرگذاري تبليغات بر نگرش و مصرف كودكان از سوي ديگر، اين سوال براي محقق ايجاد گرديد كه كدام ويژگي هاي تبليغات (صوتي و يا تصويري) بيشتر مورد توجه كودكان است؟ در انتخاب روش نمونه گيري به علت كمبود زمان و حجم كم نمونه و همچنين صرفا نياز به شرط دبستاني بودن آزمودني،از روش نمونه ي در دسترس استفاده شده است. حجم نمونه نيز شامل 30 نفر مي باشد. به اين منظور براي سنجش ويژگي هاي صوتي و وتصويري مورد توجه كودكان از ميان تيزرهاي موجود در آرشيو تبليغات صدا و سيما، 10 تيزر، كه از سال 90 تا 92 پخش شده اند و داراي ويژگي هاي موردنظر پژوهش حاضر بوده ، و همچنين جدولي كه در آن اسامي 10 تيزر انتخابي مقابل نام هر آزمودني نوشته شده بود كه پس از 15 روز در مرحله دوم اجرا، مورد استفاده قرار گرفت و به عنوان ابزار گردآوري انتخاب گرديد. همچنين براي تحليل داده ها از آمار توصيفي شامل جداول فراواني و درصد فراواني و نمودارها استفاده شده است. در پژوهش حاضر نيز براساس داده هاي مندرج در جدول 1 مي توان داده ها را اين طور توصيف كرد كه صداي كودكانه و رنگ با ميانگين 66/40 بيشترين درصد فراواني را در يادآوري كودكان داشته و طبق سوال پژوهش و روند اجراي طرح ، مي توان نتيجه گرفت كه صداي كودكانه به عنوان ويژگي صوتي و رنگ به عنوان ويژگي تصويري بيشتر از ساير ويژگي هاي بررسي شده ، مورد توجه كودكان بوده و در نتيجه بيشتر به ياد آورده مي شود. بعد از اين دو ويژگي استفاده از شخصيت هاي كارتوني و بعد از آن موسيقي ، ويژگي هاي تاثير گذار بر توجه كودكان بوده است. درپژوهش حاضر رنگ با ميانگين 66/40 بيشترين درصد فراواني را در يادآوري كودكان داشته و به عنوان اثرگذارترين مؤلفه تصويري مشخص گرديد. قربانلو(1391) به نقل از ساترلند (1993) در كتاب روان شناسي تبليغات تجاري مي گويد بي شك رنگ به عنوان اشارتگري بازگشت دهنده در تبليغات، عمل كند. اسكات و باترا (2003) كه به تجسم هاي فريب دهنده مصرف كننده ها پرداختند از رنگ به عنوان ابزاري براي فريب ديداري بيننده ياد مي كنند. استفاده از شخصيت هاي كارتوني در جذب كودكان به تبليغات درباره خوراكي ها موثر است. در تحقيقات اخير ، بچه ها به طور مشخصي علاقمند به ترجيح طعم ها و انتخاب غذاهائي هستند كه با شخصيت هاي محبوب كارتوني تبليغ شوند (روبرتو ، بيك ، هريس و برونل ، 2010). در اين پژوهش، حضور شخصيت كارتوني به عنوان دومين مؤلفه اثرگذار بر توجه كودكان شناخته شد. به طور كلي بر اساس نتايج باين پژوهش مي توان گفت كه به ترتيب ويژگي هاي صداي كودكانه و رنگ، استفاده از شخصيت كارتوني وموسيقي، بر توجه كودكان به تبليغات تلويزيوني اثر مي گذارد.