كليدواژه :
علامه طباطبايي , مباني هستي شناختي , مباني معرفت‌شناختي , مالكيت , اموال , جامعه.
چكيده فارسي :
چكيده
علامه طباطبايي از آيات عديده قرآن (كه آنچه در بين اسمان و زمين تحقق دارد را به خداوند نسبت مي‌دهد) نتيجه مي‌گيرد كه خداوند اموال دنيا را براي همه آفريده است. ايشان در تفسير آيه پنج از سوره نساء تصريح مي‌كند كه همه اموال و ثروتي كه درروي كره زمين و زير آن وجود دارد متعلق به همه ساكنان آن هست. سؤالي كه مطرح مي‌شود اين است كه دريچه ديدي كه باعث شده است، ايشان اموال دنيا را متعلق به همه بداند چيست؟ به نظر مي‌رسد ايشان بر مبنايي وجود عين الربط، هستي ممكنات را عين تعلق و وابستگي به واجب دانسته و واجب تعالي را مالك حقيقي هستي مي‌داند. هم‌چنين از آيات عديده قرآن استفاده مي‌كند كه همه آنچه در بين آسمان و زمين تحقق دارد از آن خداوند است و خداوند آن را براي نوع انسان آفريده است تا با اختيار خود در آن تصرف نموده، به كمال برسد. درعين‌حال مالكيت را نيز اعتبار بخشيده است كه بر مبناي آن بعضي از اموال به بعضي از افراد اختصاص ميابد؛ بنابراين بر مبناي مالكيت حقيقي مي‌توان گفت كه خداوند كه مالك حقيقي اموال است، اموال را براي نوع انسان آفريده است تا با اختيار خود در آن تصرف نموده، به كمال برسد و درعين‌حال مالكيت را نيز اعتبار بخشيده است؛ بنابراين هدف مالكيت اعتباري بايد تابع هدف مالكيت حقيقي باشد؛ يعني مالكيت اعتباري تا جاي معتبر است كه كمال نوع انسان به خطر نيفتد، چون اموال دنيا براي نوع انسان آفريده‌شده است؛ بنابراين تك‌تك افراد جامعه بشريت در قبال آن مسئوليت دارد، بايد از آن محافظت نموده و نگذارد كه در معرض نابودي قرار بگيرد و توسط سفيهان ريخت‌وپاش شود.
كليدواژگان: علامه طباطبايي، مباني هستي شناختي، مباني معرفت‌شناختي، مالكيت، اموال، جامعه.
چكيده لاتين :
Abstract
This article seeks to study the philosophical foundations of Allama Tabatabai on the property and wealth of society. Allama Tabatabai concludes from many verses of the Qur an (which attributes what exists between the heavens and the earth to God) that it is Allah who has created the wealth of the world for all. In his commentary on verse 5 of Chapter al-Nisa, he states that all the wealth that lies within the earth and below it belongs to all its inhabitants. The question is, what is the point of view that has caused him ascribe the property of the world to everyone? It seems that on the basis of the relational existence, he believes no share of existence for other possible beings except their relation to Allah who is a necessarily existent [thus, the transcendence is to be the true owner of the being]. The research method, in this article, is descriptive and analytical. At the same time, Allama has also accredited property on the basis of which some properties are allocated to some individuals; therefore, on the basis of real ownership, it can be said that God, who is the true owner of the property, has created property for the type of man to seize the possession of it. Thus, the purpose of credit ownership must be subordinate to the objective of real ownership, that is to say, credit ownership is as valid as it should not compromise the perfection of the humankind, since the property of the world has been created for all the human being; so, every person in the community is responsible for the protection of properties. The properties should not be destroyed by feeble-minded ones.
Keywords: properties, real ownership, credit ownership, human perfection, Allama Tabatabai.
