نظريه جهاني شدن و جريان شناسي فرهنگي در عرصه بين الملل

جريان شناسي فرهنگي در عرصه بين الملل مهم ترين مقدمه براي ورود به عرصه تبليغ بين الملل است. اما خود جريان شناسي فرهنگي بين الملل نياز به طي مقدمات و آشنايي با وضع فرهنگي جهان و نظريات فرهنگي بين الملل دارد. جريان هاي فرهنگي هميشه بر مبناي مكاتب نظري و نظريه هاي فرهنگي شكل مي گيرند و از اصول و مباني آن ها پيروي مي كنند. لذا لازم است اين مباني و نظريات مورد ارزيابي قرار گيرد و نقش آن ها در شكل گيري جريان هاي فرهنگ مشخص شود. بررسي تمام نظري هاي مؤثر در جريان شناسي فرهنگي بين الملل در اين مقال نمي گنجد اما به جهت اهميت نظريه جهاني شدن، چيستي اين نظريه و تأثير آن در جريان شناسي فرهنگي مسأله اصلي اين مقاله است. بنظر مي رسد خاص گرايي فرهنگي، تحول فرهنگي، امپرياليسم فرهنگي و همگوني فرهنگي ناشي از جهاني شدن مي تواند جريان هاي فرهنگي خاص و قابل توجهي را نيز شكل دهد.