تاثير فرهنگي نظريه‌ي برخورد تمدن‌ها بر روابط جهان اسلام

نظريه برخورد تمدن ها در زمان خلاء ايدئولوژيك در جهان غرب و فروپاشي نظم موجود توسط هانتينگتون مطرح شد. اين نظريه در واقع به دنبال ارائه مدل و راهكار اداره جهان بر اساس نظم جديد پس از دوران جنگ سرد بود. نظريه برخورد تمدن ها كه از اساس بر بنيان مرصوصي پايه‌ريزي نشده بود به دنبال ساخت نظام فعلي جهان بر اساس ايستارهاي ساختگي و غير واقعي جديد بود، به گونه‌اي كه بتواند نظام بين الملل را بر اساس ميليتاريسم اداره نمايد. اين نظريه از زواياي مختلفي تاثيرات قابل توجهي بر روابط جهان اسلام داشته است اما از آنجا كه نظريه مذكور ماهيتي فرهنگي داشته است تلاش خواهد شد با روش توصيفي- تحليلي تأثيرات فرهنگي اين نظريه‌ي بر روابط جهان اسلام و غرب واكاوي شود. پس از علمياتي شدن اين نظريه در جهان با هژموني آمريكا روابط كشورهاي اسلامي با يكديگر و با غرب وارد فاز جديد شد. فرقه‌سازي، تروريسم، تقابل فرهنگي، گفتمان‌سازي نوين فرهنگي ساختگي از مهمترين شيوه‌ها عملياتي سازي اين نظريه و در پي آن پراكندگي، تفرقه، همسوئي با غربي و در نهايت واگرائي جهان اسلام به جاي همگرائي از مهمترين تاثيرات آن در جهان اسلام بود.