شماره ركورد كنفرانس :
4381
عنوان مقاله :
مقايسه مباني انسانشناختي پيشرفت و توسعه در انديشه اسلام و نظريه ليبرال-دموكراسي
پديدآورندگان :
رحيمي روشن حسن roushan1390@yahoo.com دانشگاه بوعلي سينا , حسيني سيدهفاطمه f.hos2020@gmail.com دانشگاه بوعلي سينا
كليدواژه :
پيشرفت , توسعه , تكامل , انسانشناسي , اسلام , ليبرال دموكراسي
عنوان كنفرانس :
الگوي پايه پيشرفت
چكيده فارسي :
موتور اصلي حركتدهنده جامعه به سمت پيشرفت و تعالي، افراد و آحاد جامعهاند. اگرچه جامعه نيز از طريق نقش نهادهاي اجتماعي، ميتواند موجب تسريع يا كندشدن حركت «فرد» گردد، ولي اثرگذاري و جهتگيري نهادهاي اجتماعي هم نهايتاً به حركت افراد مرتبط است و از طريق «اراده» و «عمل» آحاد جامعه تحقق مييابد. تحولسازان و اصلاحگران اجتماعي همواره از «افراد» آغاز ميكردهاند. در حقيقت، پيشرفت جامعه به عنوان يك فرايند، برآيند حركت مجموعه افراد و آحاد جامعه و نيز نهادها و مجموعههاي اجتماعي است، اما در اين ميان نقش «افراد» و به ويژه «نخبگان» و «خواص»، نقش اساسياي است: «ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بأنفسهم» (رعد: 11). بدين ترتيب، نوع تصور و ترسيم انسان ميتواند مبنايي جدي و تعيينكننده در تعيين مسير، چارچوب و محتواي پيشرفت باشد. از طرفي، نوع تعريف از انسان يكي از دالهاي اصلي و شايد مركزيترين دالي است كه در دو گفتمان و دو نظام معنايي غربي و اسلامي، عاملي اصلي تفاوت جدي آن ها در تعريف جهتگيري كلي و مسيريابي و همچنين تعيين محتواي پيشرفت و توسعه است. بر اين اساس، نوشتار پيش رو بر آن است تا با تأكيد و برجستهسازي تفاوتهاي انسان شناسانه انديشه اسلام و نظريه ليبرال دموكراسي، نشان دهد چرا رويكرد اين دو نسبت به هدف و محتواي پيشرفت با يكديگر متفاوت است. يافته به دست آمده حاكي از آن است كه تفاوت و در واقع تضاد جدي در نوع تعريف انسان اگر نگوييم مهمترين، دست كم يكي از مهمترين و تأثيرگذارترين عوامل تفاوت در ترسيم نوع پيشرفت در نگرش اسلامي و غرب به اصطلاح ليبرال- دموكرات است.