بررسي ارتباط رسانه‌ها با سبك زندگي دانشجويان

هدف اصلي اين تحقيق شناخت رابطه بين سبك زندگي و مصرف كالاهاي فرهنگي در بين دانشجويان دانشگاه آزاد گرگان بوده و بر اساس اين هدف اصلي؛ اهداف فرعي، سؤالات و فرضيات تحقيق طراحي مي­گردد. روش مورد استفاده در اين تحقيق پيمايشي بوده و براي جمع­آوري اطلاعات از اسناد و مدارك و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است براي شناخت ميزان اعتبار ابزار مورد استفاده از تكنيك اعتبار صوري و براي شناخت پايايي ابزار از تكنيك ضريب آلفاي كرونباخ استفاده گرديده است. جامعه آماري اين تحقيق كليه دانشجويان شاغل به تحصيل در دانشگاه آزاد گرگان در سال 1394 بوده و حجم نمونه اين تحقيق 310 دانشجو بوده و براي انتخاب نمونه­ها از روش نمونه­گيري خوشه­اي متناسب بر اساس جنسيت دانشجويان استفاده شده است. براي تجزيه و تحليل داده­ها از تكنيك­هاي موجود در آمار توصيفي (جداول يك­بعدي، دو بعدي، نمودار و ميانگين) و آمار استنباطي بر مبناي سطوح سنجش متغيرها از تكنيك كاي اسكوئر و آزمون Fاستفاده شده است. نتايج و يافته­ها نشان مي­دهد كه از مجموع 310 دانشجوي مورد مطالعه 6 /22 درصد داراي سبك زندگي فرهنگي (سنتي)، 6/ 30 درصد داراي سبك زندگي مادي (مدرن) و 8/ 46 درصد داراي سبك زندگي تركيبي (سبك زندگي فرهنگي يا سنتي و مادي يا مدرن) مي­باشند ميانگين ميزان مصرف كالاهاي رسانه­اي و فرهنگي نشان مي­دهد بيشترين ميزان مصرف دانشجويان مربوط به برنامه­هاي ماهواره­اي با ميانگين 129 دقيقه در شبانه­روز و كمترين ميزان مصرف مربوط به كالاي رسانه­اي راديو با ميانگين 25 دقيقه در شبانه­روز و ميانگين كلي ميزان مصرف دانشجويان، 23 /3 از 5 بوده است و دو فرضيه تحقيق تأييد گرديده است. بر مبناي يافته­ها؛ پيشنهاداتي جهت هدايت برنامه­ريزان فرهنگي در راستاي اصلاح سبك زندگي و مصرف كالاهاي فرهنگي و رسانه­اي پرداخته شده است.