نقش دانشگاه و رياضيات بر اقتصاد دانش محور و ارتباط اقتصاد دانش بنيان با اقتصاد مقاومتي

در اين مقاله بر اهميت لزوم ايجاد مراكز علم و فناوري اقتصادي و پژوهش علمي كارآمد در رابطه‌ي علم و صنعت مي‌پردازيم. در ادامه به ضرورت توجه بر اهميت ويژه و نقش هويت ساز اقتصاد دانش بنيان در صنعت و بازرگاني كشور و حركت دادن كشور به سوي پيشرفت و توسعه خواهيم پرداخت. توجه به نقش انكار ناپذير و راهبردي دانشگاه ها در بروز نوآوري نيروي انساني برمبناي اقتصاد دانش بنيان از نكات قابل توجه و مورد تحقيق است. در اين مقاله به اين موضوع اساسي توجه خواهيم كرد كه يكي از رويكردهاي اقتصاد مقاومتي دانش بنيان بودن است. در اقتصاد مقاومتي بايد در نحوه‌ي ايجاد ثروت و درآمد براي كشور و منابع آن تنوع داشته باشيم. ما در اقتصاد دانش بنيان اتكا و وابستگي خود را براي انجام فعاليت‌ها به سايرين كمتر مي‌كنيم و به جاي منابع به نيروي انساني كشورمان تكيه كنيم. در بخش ديگر به بررسي توسعه كارآفريني دانشگاه هاي كشور مي‌پردازيم. باورهاي كار آفريني توسط مديران دانشگاهي، رهبري منسجم در دانشگاه و شناسايي سرمايه هاي فكري اعضاي هيئت علمي و دانشجويان ازجمله شاخص هاي دانشگاه كارآفرين است. در ادامه مقاله به نقش بنياد علمي نخبگان در توليد علم و سياست گذاري برنامه‌هاي توسعه كلان اقتصادي خواهيم پرداخت. در بخش پاياني مقاله به اين نكته اساسي اشاره خواهيم كرد كه روند فعلي به سوي اقتصاد جهاني و جامعه دانش محور، اطلاعات و فناوري‌هاي بديع را به طور فزاينده‌اي وابسته به تحقيقات علمي ساخته است كه توسط رياضيات هدايت مي‌شوند. علوم رياضي، شامل آمار و محاسبات، به عنوان بخشي جداناپذير از پيشرفت فناوري پذيرفته شده‌اند. رياضيات زمينه را براي ارتباط و كشف بسياري از رشته‌هاي علمي و صنعت نوين فراهم مي‌سازد.