بررسي اثرات انگيزه هاي مسير شغلي بر تعهد عاطفي كاركنان (مورد مطالعه: بيمارستان هاي غرب استان مازندران)

در سازماني كه فلسفه وجودي آن بر پايه حفظ و تداوم آرامش و سلامت در سطح جامعه مي باشد به كارگيري كارمندان با تعهد عاطفي بالا منجر به ثبات امنيت رواني و رفاه و سلامتي و جلوگيري از برهم خوردن سلامتي و آرامش عمومي در سطح جامعه مي شود. بدون هيچ ترديدي، نظام سلامت يكي از مهمترين مظاهر و نمادهاي اقتدار يك كشور به شمار مي‌آيد. چرا كه، بازده اصلي عملكرد آنان، به امنيت رواني، ثبات و آرامش و رفاه و سلامتي افراد يك كشور منتهي خواهد شد. لذا كشوري كه نيروهايي با ايمان و متعهد و متخصص داشته باشد، مي توان به توان و آمادگي بالاي آن اذعان داشت. اين تحقيق تلاش دارد تا تعهد عاطفي را به‌عنوان يكي از ابعاد سه‌گانه تعهد سازماني مورد بررسي قرار داده، راهكارهاي مؤثر بر افزايش تعهد عاطفي در نظام سلامت از نظر انگيزه هاي مسير شغلي پيشنهاد دهد. بدين منظور محقق از مدل¬هاي آلن و مير و كرزرا و پرنسيس براي سنجش توسعه مسير(كار راهه) شغلي تعهد عاطفي استفاده كرده است. نتايج تحقيق براساس مدل يابي ساختاري نشان ميدهد كه انگيزه هاي مسير شغلي تأثير مثبتي بر تعهد عاطفي كاركنان بيمارستان دارد. همچنين از بين ابعاد انگيزه هاي مسير شغلي، توسعه مسير شغلي و محدوديت¬هاي مسير شغلي تأثير مثبت و نياز به شناخت، خود آگاهي از مسير شغلي تأثير منفي بر تعهد عاطفي دارند.