شماره ركورد كنفرانس :
4409
عنوان مقاله :
بررسي ساختاري و فرايندي نسبت عرفان و سينما
پديدآورندگان :
يوسف پور محمدكاظم دانشيار زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه گيلان , اصغرزاده محمد دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه گيلان
كليدواژه :
سينما , عرفان , تصوير , عالم مثال , درام , تجربه عرفاني
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس ملي سالانه پژوهش در علوم انساني و مطالعات اجتماعي
چكيده فارسي :
نسبت هنر با معنا و طريقه بيان مفاهيم از طريق هنر بحثي قديمي و درازدامن است. هنر سينما برخوردار از جلوه هاي نوين و متمايز روايت و تصويرسازي نسبت به هنرهاي نقاشي، عكاسي، ادبيات و تئاتر است. سينما از سويي هنري عيني است و با نمايش تصاوير با مخاطب ارتباط برقرار مي كند و از ديگرسو به واسطه توانايي هاي تكنيكيِ خاص خود امكان خلق خيالانگيزترين اَشكال و بيان انتزاعي ترين مفاهيم را داراست. توانايي دوسويه ممكن منجر به ايجاد بحث هايي درخصوص نسبت سينما با مفاهيم ماورايي و عرفان شدهاست. گروهي از منتقدين به تقدّم داستان بر مفهوم و انتقال مفهوم از طريق داستان اعتقاد دارند و عده اي ديگر معنامندي فيلم و ارجاع آن به مفاهيم ذهني مانند عرفان را يكي از سنجه هاي بنيادين اصالت آن مي شمارند. در اين پژوهش كوشيده ايم با لحاظ مفهومي موسّع از عرفان و در بررسي اي شكلي به تدقيق در ويژگي هاي ساختاري و فرايندي عرفان و سينما بپردازيم و از اين رهگذر وجود ارتباط و شباهت بين اين دو را مورد تأمّل قرار دهيم. نتيجه اين پژوهش نشاني مي دهد كه عرفان و سينما در سطوح انديشه اي، نشانه گذاريِ اساطيري، فرايند تكوينيِ تجربه عرفاني، خط سير دراماتيك و تصويرسازي مفاهيم برخوردار از وجوه مشتركي هستند.