ارتباط نظام يادگيري سازماني با رفتار شهروندي سازماني در فدراسيون هاي ورزشي منتخب و ارايه مدل مفهومي

هدف تحقيق حاضر بررسي رابطه بين يادگيري سازماني بر اساس زير مولفه هاي(قابليتهاي شخصي، مدلهاي ذهني، آرمان مشترك، يادگيري جمعي، نگرش سيستمي) و رفتار شهروندي سازماني در فدراسيون هاي ورزشي منتخب مي باشد. روش تحقيق در اين پژوهش توصيفي و از نوع همبستگي بود كه به روش پيمايشي به اجرا در آمد. جامعه آماري اين تحقيق شامل كليه كاركنان رسمي شاغل در فدراسيون هاي ورزشي منتخب كه در سال ۱۳۹۵ به تعداد ۲۰۰ نفر مي باشد كه حجم نمونه انتخابي اين تحقيق بر اساس جدول مورگان ۱۲۷ نفر در نظر گرفته شده است. براي تجزيه و تحليل از روشهاي آماري توصيفي و استنباطي استفاده گرديده است. در روش توصيفي با در نظر گرفتن عوامل وضعي متغيرهايي زمينه اي ميزان تحصيلات، سنوات خدمتي و سن مورد بررسي قرار گرفت و بمنظور آزمون آستنباطي فرضيه اصلي تحقيق مبني بر وجود رابطه بين يادگيري سازماني و رفتار شهروند سازماني از آزمون معني داري ضريب همبستگي پيرسون استفاده گرديد با توجه به نتيجه حاصل از آزمون فرضيه اصلي تحقيق، در زير مولفه هاي متغير يادگيري سازماني، يعني بين قابليت هاي شخصي مدلهاي ذهني آرمان مشترك و نگرش سيستمي با متغير رفتار شهروندي سازماني در فدراسيون هاي ورزشي منتخب رابطه معني داري وجود دارد و تنها بين مولفه يادگيري جمعي و متغير رفتار شهروندي سازماني در فدراسيون هاي ورزشي منتخب رابطه معني داري وجود ندارد و ضريب همبستگي بدست آمده بين متغير يادگيري سازماني و رفتار شهروندي سازماني ۲۸/۰ مي باشد رابطه بين دو متغير در سطح اطمينان ۹۵٪ (سطح معني داري۰۵/۰) تائيد مي گردد. يعني بين يادگيري سازماني و رفتار شهروندي سازماني در فدراسيون هاي ورزشي رابطه وجود دارد و سازمان ها براي رسيدن به اهداف خود به طور مستمر دانش هاي جديد را ايجاد كرده و در نهايت بر اساس دانش و بينش جديد ، رفتارهاي خود را تغيير مي دهند.