نگاهي به چگونگي نفوذ فرهنگ و تمدن اسلامي به مغرب‌زمين

تمدن اسلامي تأثير عظميي بر جهان غرب و دو تمدن بزرگ واقع در شرق جهان اسلام يعني هند و چين داشته است. اگر علوم اسلامي نمي‌بود، جريان تحول علم در هر كدام از اين سه تمدن، بسيار متفاوت از آنچه اكنون هست مي‌بود. اين واقعيت، بخصوص در مورد مغرب‌زمين صادق است كه به واسطه تكوين و تحول علم جديد در آن و اثرات اين جريان بر كل جهان، بالطبع از اهميت مركزي برخوردار است. بين قرون يازدهم و سيزدهم ميلادي مهم‌ترين آثار علوم اسلامي به لاتين ترجمه شد و به تدريج اسامي بعضي از دانشمندان مسلمان همچون ابن سينا و رازي در جهان غرب به نام‌هايي كاملاً مأنوس و خانگي تبديل شد. انتقال دانش مسلمانان به مغرب‌زمين و تأثير آن بر نوزايي و شكوفايي علوم غربي به عوامل متعددي بستگي دارد. بخشي از اين عوامل به چند رويداد سياسي، نظامي باز مي‌گردد. عمده اين رويدادها، لشكركشي‌هاي مسلمانان به اسپانيا و سيسيل و در مقابل، تهاجم دنياي غرب براي تصرف فلسطين در جنگ‌هاي صليبي است. اين تهاجمات متقابل، موجبات همجواري و اختلاط مسلمانان با مسيحيان مغرب‌زمين را فراهم ساخت. اين مقاله ضمن بررسي تمدن اسلامي به اين مسئله مي‌پردازد كه آيا تمدن اسلامي درتاسيس وپيش‌رفت‌هاي تمدن اروپا تاثيرگذار بوده است؟ محققان زيادي در اين زمينه به پژوهش پرداختند؛ بسياري بر اين باورند كه نمي‌توان از تاثير تمدن اسلامي بر ساير تمدن‌ها چشم‌پوشي كرد. قطعيت توليد علم در تمدن اسلامي ثابت مي‌كند مسلمانان دست‌آوردهاي ناب تمدن‌هاي پيشين را با آموزه‌هاي اسلامي درهم آميختند و ضمن پيش‌رفت‌هاي علمي چشم‌گير، مبنايي براي ايجاد تمدن اروپا وغرب شدند.اين مقاله بر آن است كه با استفاده از منابع كتابخانه‌يي و از طريق مطالعۀ آثار محققان، تاثيرگذاري تمدن اسلامي رادراروپا بيان دارد.